پارتیزان به رزمنده جنگ چریکی میگویند. پارتیزان واژهای فرانسوی و برگرفته از قوم پارت در دوره حکومت اشکانیان در ایران است که به روش نامنظم با دشمنانشان مبارزه میکردند. یکی از معروفترین فرماندهان پارتی سورنا بود که با این روش جنگی توانست سپاه بزرگ روم به رهبری کراسوس را شکست دهد. به این ترتیب که چابکسواران ورزیده در قالب گروههای کوچک در زمان و مکانی که موجب غافلگیری دشمن شود به گونهای برقآسا بر دشمن تاخته و سپس میگریختند. مزیت این نحوه عملکرد در آن بود که دشمن غافلگیر میشد و ابتکار عمل را از دست میداد در نتیجه تلفات افراد خودی به حداقل میرسید و در مواردی که پارتیها را تعقیب میکردند امکان محاصره و در دام انداختن دشمن فراهم میشد. دیگر اینکه به دلیل مشخص نبودن زمان و مکان این یورشها، سپاهیان دشمن دائما در تشویش روانی به سر میبردند.
شناختهشدهترین جنگهای پارتیزانی در جنگ جهانی دوم بود که مردمان سرزمینهای اشغالی به دست آلمانیها رو به نبردهای پارتیزانی آوردند. پارتیزانها دارای نظم یک سرباز ارتشی نیستند و برای آرمان ویژهای نبرد میکنند. در نبردهایشان کمتر نشانی از سامانههای به روز ارتشها میتوان دید. بیشتر آماج ایشان آزار دشمن و زخم زدن به آنان است. بیشتر رویه پارتیزانهای پدافندی است تا تازشی. در معنی انگلیسی این واژه، به شمشیر بلند و بُرّان و پیرو متعصب نیز اشاره شدهاست.
جنگ پارتیزانی یا جنگ چریکی یکی از انواع جنگهای نامنظم است که در آن گروه کوچکی از افراد مسلح با استفاده از تاکتیکهای نظامی کمین، هجوم ناگهانی، غافلگیری و جابجایی سریع به یک هدف نظامی آسیبپذیر یا یک واحد نظامی بزرگتر حملهور شده و بلافاصله صحنه نبرد را ترک میکنند.
شیوهٔ جنگهای پارتیزانی از شیوههای بسیار قدیمی جنگی است. در دوران معاصر افرادی چون ارنستو چه گوارا، مصطفی چمران، احمد شاه مسعود، کارلوس ماریگلا، مائو زدونگ، وندل فرتیگ، رژی دبره، وو نوین جیاپ و چند تن دیگر را از شاخصترین نظریه پردازان و متفکرین مبارزات پارتیزانی میدانند.
مطالب مرتبط