هزاران نفر از معلمان و فرهنگیان در حسينيه امام خميني(س) به همراه ميليون‌ها ايراني و غير ايراني از طريق صداوسيما و ساير رسانه‌هاي دنيا بيانات مقام معظم رهبري كه«تحمل مخالف» را یکی از شاخص‌های برجسته برای نسل آینده برشمردند و فرمودند: «تحمل مخالف در جامعه نهادینه نشده است زیرا تا فردی مختصر طعنه‌ای می‌زند، با مشت به سینه او کوبیده می‌شود؛ این، یعنی عدم تحمل مخالف.» را شنيدند. وليكن برخي افراد وابسته به جريان‌هاي خاص و مدعيان ولايت مداري گويا اين سخنان را به درستي نشنيدند. اين جماعت قيل و قال‌پرست، سال‌ها بلكه دهه‌هاست واژه امام(س) و رهبر از دهانشان نمي‌افتد ولي در عمل اثري از رهروي آنان نيست!
به گزارش آفتاب به نقل از قانون، اين اقليت آفندي اقتدارگرا مدت‌هاست هر فردي كه بر خلاف منافع‌شان سخن بگويد ضد ولايت مي‌خوانند و امروزه به سراغ سخنان رئيس‌جمهور رفتند تا روحاني را نيز در مقابل حضرت‌آيت‌ا... خامنه‌اي قرار دهند.آنها سخنان رئيس‌جمهور در ديدار معلمان را به اهرمي‌براي زمين زدن رئيس‌جمهور تبديل كرده‌اند و سعي دارند او را خارج از خط ولايت نشان دهند.آنهايي كه اين رفتار را داشته اند در طول اين سال‌ها نشان دادند كه بيشترين ضربه را به مقدسات زده‌‌اند و حال دنبال انتقام از مردمي‌هستند كه به حضور آنها در عالم سياست ايران«نه»گفته‌اند.نكته جالب اين سناريو آنجاست كه وقتي همه شاهد بودند، در آن يازده روز خانه‌نشيني اين جريان، زبان در كام فرو بردند و دوراني كه آن مرد در برابر فرمان رهبري نظام، مبني بر عدم جابه‌جايي سازمان حج و زيارت(دوران ري شهري) سرباز مي‌زد، اين جماعت مي‌گفتند نامه گم شده است و اين‌گونه فرمايشات معظم‌له را اجرا نمي‌كردند! حال كه روحاني در قالب رياست‌جمهوري ايران اسلامي‌اظهار نظري را از تريبون‌هاي رسمي‌كشور بيان كرده است، وي را مخالف بيان رهبري مي‌خوانند!
تفتيش به سبك نوين!
اقليت آفندي، براي پوشش اقدامات خود و زير سوال بردن ديگران همواره از جايگاه ولايت فقيه خرج كرده‌اند وزماني كه قصد داشتند فرد يا جرياني را زمين بزنند، او را مخالف رهبري معرفي مي‌كردند. مدتي بود هاشمي‌رفسنجاني را براي عقيده‌اي كه داشت مورد حمله قرار مي‌‌دادند و امروز نيز نوبت تفتيش عقايد به روحاني رسيده‌است.فردي كه در زمان حل مشكلات اقتصادي، گنديدن سيب زميني و پرتقال،توئيت مقام سعودي،حمله سگ اوباما به گربه پوتين، رئيس‌جمهور است ولي زماني كه جمله‌اي براي دفاع از حقوق مردم به زبان بياورد، به چهارميخ كشيده مي‌شود!به نظر بايد قانون اساسي را بازنويسي و در آن وظايف رئيس‌جمهور را تبيين كنند كه اين‌گونه ابهامات پيش نيايد.
خبرآنلاین نیز درباره حمله تندروها به رئیس‌جمهور نوشت: در حالی که رئیس جمهور در مراسم بزرگداشت مقام معلم، تعبیر "اسلام انقلابی" را نقد کرد، برخی رسانه ها و چهره های سیاسی به او حمله کردند. بیان شهید مطهری در متن کتاب" آینده انقلاب اسلامی ایران" صفحات 92و 93 تفاوت دیدگاه شهیدمطهری را با افرادی که از تعبیر "اسلام انقلابی" برداشتهای تند دارند نشان می‌دهد.
شهید مطهری می گوید: انقلاب اسلامی یا اسلام انقلابی؟ ولی خوشبختانه در این صد ساله اخیر این مسائل از نو مطرح شد. حرف من این است: حالا که مطرح شده است ما بر سر یک دوراهی قرار گرفتهایم. گفتیم که اسلام با انقلاب پیوند دارد، بذر انقلاب در اسلام وجود دارد. ولی ما مسلمانهای به اصطلاح انقلابی، ما که الان، هم مسلمانیم و هم معتقد به انقلاب، بر سر یک دوراهی قرار گرفتهایم و این دوراهی خیلی دقیق است یعنی در ابتدا تشخیص داده نمیشود که دو راه است اما واقعا دو راه است و تدریجا با یکدیگر زیاد فاصله میگیرند و آن این است که انقلاب اسلامی یا اسلام انقلابی؟ آینده ما چه باید باشد؟ راه آینده ما راه انقلاب اسلامی باید باشد یا راه اسلام انقلابی؟ انقلاب اسلامی یعنی راهی که هدفْ اسلام و ارزشهای اسلامی است، انقلاب و مبارزه برای برقراری ارزشهای اسلامی است، یعنی مبارزه برای ما هدف نیست وسیله است، اسلام و ارزشهای اسلامی برای ما هدف است. ما انقلاب میکنیم برای ارزشهای اسلامی، مبارزه میکنیم برای ارزشهای اسلامی، پس هدف برای ما اسلام است، مبارزه و انقلاب برای ما وسیله است. اما عده ای میان انقلاب اسلامی و اسلام انقلابی اشتباه میکنند یعنی برای آنها مبارزه و انقلاب هدف است، اسلام وسیله ای است برای مبارزه و انقلاب. نتیجه اش این است که از اسلام انتخاب میکنیم؛ هر چه از اسلام ما را در مسیر مبارزه قرار بدهد آن را قبول میکنیم و هر چه از اسلام- لااقل فکر کنیم- ما را در مسیر مبارزه قرار ندهد آن را از اسلام طرد میکنیم. آنوقت بر اساس این که ما اسلام را هدف و مبارزه و جهاد را وسیلهای برای برقراری ارزشهای اسلامی بدانیم یا مبارزه را هدف بدانیم تفسیرها از اسلام، انسان، توحید، تاریخ، جامعه و تفسیرها از آیات قرآن متضاد و متناقض می‌شود. آن که مبارزه را هدف میداند میگوید من همیشه باید در حال مبارزه باشم و اصلا اسلام آمده برای مبارزه. نه، اسلام نیامده برای مبارزه، در اسلام عنصر مبارزه هست. اسلام خیلی دستورها آورده است یکی از آنها مبارزه است اما نه این که اسلام آمده فقط برای مبارزه و هدفی جز مبارزه ندارد. اسلام آمده برای این که بشریت را به سعادت برساند، یکی از وسایلی که در شرایط خاص از آن وسایل استفاده میکند مبارزه است.