با توجه به نزدیک شدن به زمان انتخابات لایحه شفاف سازی منابع مالی نامزدهای انتخاباتی مجلس شورای اسلامی هنوز در هیئت دولت است و باید هرچه سریعتر به مجلس ارائهشود، زیرا ضروری است منابع مالی کاندیداها شفاف و روشن باشد.
در برخی کشورها که سیستم سیاسی آنها حزبی است هزینههای تبلیغات انتخاباتی را احزاب پرداخت میکنند. منابع مالی حزب هم شفاف و روشن است و کاندیدا هم از درون حزب انتخاب میشود. همانطور که میدانیم در کشور ما حزب به معنای واقعی آن وجود ندارد. در ایران مسئله بسیار بحثبرانگیز است. ما اگر درآمد یک نماینده را در ایام نمایندگی مجلس در نظر بگیریم که به طور مثال 10 میلیون تومان حقوق بگیرد یعنی سالی 120میلیون، پس در 4 سال 480 میلیون تومان کل درآمد وی خواهد شد.
حال اگر به زمان انتخابات توجه کنیم، بابت تبلیغات هزینههای بسیاری می شود که بعضا بیشتر از کل درآمد 4 ساله یک نماینده مجلس است. در رابطه با این موضوع پرسشی که به ذهن میرسد این است که این پولها از کجا آمده است؟ اگر بگوییم خود نماینده این پول را داده باید گفت او چه انگیزهای دارد که به صورت میلیاردی پول خرج کند تا وارد مجلس شود و نهایتا با ورودش درصد کمی از پول را در طول نمایندگیاش دریافت کند.
اگر در باطن قضیه جستوجو کنیم، متوجه میشویم که نامزدها خودشان هزینههای تبلیغ را پرداختنمیکنند، بلکه هواداران یا حامیان مالی آنان آن مبلغ را هزینه کرده است. از نظر نباید دور داشت که پرداخت هزینههای تبلیغاتی با توقعاتی همراه است. بنابراین پس از انتخابات باید دید نامزدهای پیروز در قبال دریافت مبالغی که هوادارانش هزینهکردهاند، چه پاسخی میدهند. از طرفی نامزدهای شکست خورده در مقابل کسانی که برایشان هزینه کردهاند چه کاری باید انجام دهند تا جبران هزینه شود؟ همین امر نشانگر روشن نبودن مسئله کمکهای مالی در انتخابات است.
مدتی پیش وزیر محترم کشور طی سخنانی اعلام کردند پولهای سیاه، مسئلهدار و قاچاق وارد حوزه انتخابات شده است که پس از واکنشهای گسترده به این مسئله وزیر محترم عنوان کردند منظور بنده این نبوده اما باید توجه داشت که وزیر یک واقعیت و شاید یک هشدار را بیان کرده که چه بسا پولهای سیاه ممکن است نماینده ساز باشند.
ما در جامعه با پدیدههای شومی مانند زمین خواری، جنگل خواری و قاچاق که این قاچاق قرار نیست فقط قاچاق مواد مخدر باشد، رو به رو هستیم. ما سالانه به گفته مسئولان 19میلیارد دلار قاچاق کالا داریم. هر کالایی که بدون انجام تشریفات وارد کشور شود،قاچاق محسوب میشود که به گفته وزیر کشور بخشی از این پولها وارد انتخابات میشود.
در کشور ما برداشت مردم از نماینده به خصوص در شهرستانها متاسفانه برخلاف دیگر کشورهاست. یعنی در کشورهای دیگر نماینده به مجلس میرود که با قوانین شفاف، کارشناسی شده، جامع و مانع، کمک کند چرخهای اقتصادی کشور بگردد، اما در ایران نماینده مجلس، وزیر راه، کشاورزی و صنایع است. بنده به کرات در شهر خودمان شنیدهام که گفته میشود فلان نماینده از نماینده دیگر بهتر است و دلیلشان را اینگونه مطرح میکنند که چون فلان مسیر را آسفالت کرده است.
در ایران متاسفانه به علت اینکه حزب منسجم نداریم، برنامههای دولت چه در حوزه عمرانی و چه اجتماعی در هیئت دولت و مجالس رقم میخورد؛ مردم هم کوشش میکنند تریبونشان، نمایندگان در مجلس باشد.
بنده معتقدم که وضعیت هزینههای انتخاباتی باید روشن شود و لازمه اقدام برای نامزدی در مجلس داشتن حساب بانکی کاملا روشن و ورودی و خروجی آن حسابها مشخص و شفاف باشند.
در انتخابات آمریکا که حرف اول را پول میزند و گفته میشود هر کاندیدایی که پول بیشتری را جذب و جلب کند شانس رسیدن او به کاخ سفید بیشتر خواهد شد هم بحث شفافیت منابع مالی اجرا میشود. این افراد یک شماره حساب مشخص دارند. این حسابها را در اختیار مراجع ذیربط قرار میدهند که پس از پایان انتخابات مشخص شود که چقدر پول باقی مانده و چقدر هزینه شده است. همچنین در آمریکا قانونی وجود دارد که هر فرد یا شرکت میزان معینی را میتواند به امر انتخابات کمک کند.
به باور بنده حتما در امر کمک هم باید سقف تعیین شود. این لایحه هرچند دیر تدوین شده اما تصویب آن ضروری است زیرا برای جلوگیری از تاثیرگذاری پولهای سیاه و ناسالم در حوزه انتخابات باید منابع مالی کاندیدا کاملا روشن باشد.