چکیده
جنگ روانی با توجه با پیشرفت چشمگیر که در حوزههای مختلف زندگی بخصوص در عرصه فناوری اطلاعات و روابط اجتماعی بوجود آمده، در عصر حاضر به مهمترین ابزاری در جهت تامین مصالح نظامهای استکباری تبدیل شده است. جنگ روانی گرچه از نگاه پیشینه قدمت به تاریخ جنگهای بشر دارد، در عصر حاضر از جهت ابعاد، قلمرو حضور، نفوذ و نیز پیچیدگی، تفاوت بسیاری با گذشته پیدا کرده است.
در عصر حاضر با توجه به شرایط پیچیده در عرصه ارتباطات بشری، جنگ روانی از اهمیت بالای برخوردار گردیده و از این رو در قالبهای مختلف صورت میگیرد. بناً در این مقاله به پیدایش جنگ روانی، اهداف جنگ روانی، انواع جنگ روانی، استفاده از تبلیغات در جنگ روانی و همچنان راهکارهای مقابله با جنگ روانی پرداخته شده است.
کلید واژه گان
جنگ روانی، قدمت تاریخی جنگ روانی، اهداف جنگ روانی، تبلیغات و جنگ روانی، راهکار ها.
مقدمه
جنگ طی قرون متمادی فکر آدمی را به خود مشغول داشته و این پرسـش را بـه وجـود آورده است که جنگ چیست و اثرات آن کدام است؟ آیا جنگ فقـط توسـل بـه خشونت و خونریزی است یا اینکه انواع دیگری هم دارد؟ یقینـاً بشـر قبـل از توسـل بـه خشونت و خونریزی راههای دیگری را جهت تحمیل اراده جستجو کرده، ولی از آنجایی که به دنبال نتیجه آنی بـوده اسـت، لـذا برخورد فیزیکی را بهتر پسندیده است. اما در تداوم تاریخ و تکامل اجتماعی و ظهور منادیان نجات انسانها و مذموم شناخته شدن خونریزی و خشونت، بشر به فکر یافتن راههای دیگری غیر از برخورد فیزیکی افتاد. از آنجایی کـه بشر ابزاری به نام» زبان «را در اختیار داشت و میتوانست با آن با همنوع خود رابطه برقرار کند، لذا به فکر استفاده از این ابزار برای تحمیل اراده و تحت سلطه قرار دادن دیگران افتاد. به رغم تفـاوت ابزار، از آنجایی که هدف در هـر دو اقدام یکــی بـود، نـام ایـن یکـی را نیـز جنـگ گذاشـت.
در جنگهای معمول نظامی، تلاش میشود با تکیه بر قدرت فیزیکی و از طریق ایجاد خسارات بعضـاً جبران ناپذیر انسانی، اقتصادی و نظامی کشـور هـدف را بـه اطاعت و تسلیم وادار کـرد. در ایـن جنگ، نتیجه سریع و ملموستر است و نیاز به قدرت فیزیکی برتر نسبت بـه دشـمن دارد. تجربـهی تاریخی بشر ثابت کـرده اسـت، تنهـا قـدرت بـرای اثرگذاری بـر دشمن کـافی نیسـت و پیروزی محسوب نمیشود بلکه آتشبس، روش هوشمندانه برای آماده شدن به ضدحمله است. از همین رو تأثیرگذاری بر اذهان، نیروها و مردم کشور هدف یکی از مهمترین عناصـر پیـروزی اسـت کـه باید راهها و روشهای آن شناسایی شود. یکی از این راهها، عملیات روانـی اسـت. عملیات روانـی وسیلهای غیر کشنده، برای تاثیرگذاری بر روان مردم کشور هدف بوده و در این عملیات فـرض بـر این است که توان جنگیدن دشـمن بـر نیـروی انسـانی معطوف بـه جنـگ اسـتوار اسـت. در واقـع عملیات روانی به منزلهی شیوهای غیر خشونتآمیز، بر عواملی مانند منطـق، تـرس، رغبـت و دیگـر عوامل روانی تکیه میکند تا هیجانها، نگرشها و رفتارهای خاصی را در مخاطبان پدید آورده و اراده معطوف به جنگ را در او کاهش داده و یا از بین ببرد.
علیرغم نفرت بشر از خونریزی، ولی تمایل فطری بشـر بـرای بـه تسلیم درآوردن محیط و هـر آنچه که در آن است از جمله انسان، کماکان جنگ و خونریزی در دستور کار اوست، ولی با توجه به گسترش وسایل ارتباط جمعی، کشتار انسانها با واکنشهای تند و خصمانهی افکار عمـومی رو به رو میشود؛ بنابراین باید از ابزارهای جدیدی استفاده شود که در عین به حداقل رساندن تلفات انسانی، در بر گیرندهی کارکردهای نظامی باشد. در جنگهای آینده هـر عملیاتی بایـد بـه سسـت کردن اراده جنگیدن افراد دشمن معطوف باشد. از جمله موثرترین شیوههای جدید، عملیات روانی است. این نوع عملیات از ابزارها و امکانات فراوانی مانند رادیو، تلویزیون، نشریات نظامی، محلی، ملی و بین المللی بهره میگیرد. در حالی که درک ماهیت ایـن جنـگ کمـی مشـکل بـه نظـر مـی رسـد، ناچـاریم کـه عناصـر تشکیل دهندهی این جنگ را بشناسیم تا بتوانیم از آن در دستیابی بـه اهـداف اسـتفاده نمـوده و از سویی خود را برای مقاومت در برابر آن آماده سـازیم. از آنجائیکـه وقـایع و رخـدادهای تـاریخی میتوانند دسـتاوردهای ایـن جنـگ را در دوران مختلف روشـن سـازند، پـرداختن بـه رخدادهای گذشته در شناخت این موضوع سودمند خواهد بود.
پیدایش جنگ روانی:
قدمت جنگ روانی و تبلیغاتی به اندازه قدمت تاریخ بشری است، ولی در عصر جدید این دو، جنبه تخصصی یافته اند، بطوریکه به عنوان دو حیطه جدا از هم مطرح میشوند. اگرچه سیاست مداران و ارباب مذاهب از روزگاران پیشین، به طور تجربی میدانستند که چه گفتهها و اعمالی میتواند انسان را به حرکت درآورد، اما امروزه، پیشرفت علم توانسته است مخلوق بشری را به گونهای شکل دهد که برخی از نیروهای خارجی را که توسط دانش وی نظم گرفتهاند به جای طبیعت وی بنشاند. حقیقت این است که این پیشرفت تا کنون کاری جز بهبود وسایل قدیمی با استفاده از امکانات علمی موجود نکرده است، با این وصف این امر مشکلات متعدد اجتماعی و سیاسی بسیار مهمی را سبب شده است. تاریخ پر از حوادثی است که میتوان جهت روشن ساختن و توضیح کاربرد جنگ روانی ارائه کرد، از بارزترین نمونههای این نوع جنگ، داستان جالبی به این گونه است، که از «تحوتمس سوم» در زمانی که به فتح شهر «یافا» در فلسطین اقدام نمود، نقل میشود. در این جنگ، فتح شهر مزبور برای وی دشوار شد و بدین سبب به حیله و نیرنگ و غافلگیری توسل جست؛ گته شده است؛ که وقتی او با لشکریان خود به شهر یافا هجوم برد و فتح آن را مشکل یافت، سعی کرد حاکم شهر را فریب دهد و این طور وانمود کند که از کارهای فرعون ناراضی است و قصد دارد به او خیانت کند و به دشمنش بپیوندد. بالاخره با این حیله حاکم شهر را گول زد و پیروز شد (نصر، ۱۳۸۰).
در اواخر قرن پانزدهم و اوایل قرن شانزدهم میلادی اروپا شاهد دگرگونیهای عمیق در عرصههای مذهب سیاست اقتصاد و صنعت و تکنولوژی بوده است در چنین وضعیتی چاپ پدید آمد. با پیدایش اولین روزنامه در سال ۱۶۱۵ میلادی با عنوان " فرانکفورتر ژورنال " که به طور هفتگی در شهر فرانکفورت آلمان منتشر میشد شرایط مناسب تری برای حکام و دولتهای وقت به وجود آمد تا بتوانند تحت آن شرایط افکار عمومی را کنترل و به آن جهت دهند. از اوایل قرن هفدهم میلادی با اشاعه عقاید دینی توسط مسیونرهای مسیحی و قرار گرفتن هنر در خدمت اهداف استعماری سلاطین و سران مسیحی شاعران و نقاشان نیز اقدام به سرودن اشعار و ترسیم تابلوهای زیبا نمودند تا عظمت سلاطین را نشان داده و حکومتهای کلیسایی را ثبات بخشد. انقلاب کبیر فرانسه در سال ۱۷۸۹ م تاثیر بسزایی در حیات مادی و معنوی جامعه اروپایی به ویژه فرانسه داشت و موجب تحولات عظیم در صنعت چاپ و مطبوعات گردید و افقهای تازهای در عرصه تبلیغات ایجاد کرد. در این ایام مطبوعات فرانسه نقش مهمی را در اجرای جنگ روانی ایفا نمودند و این مساله کمک شایانی را برای بکارگیری جنگ روانی به وسیله ناپلئون بناپارت در جنگهای بدنبال داشت که در هنگام حمله به مصر برای این که اهالی مصر را وادار به اطاعت کند از شیوههای مختلف جنگ روانی استفاده کرد برای مثال وی لقب حامی اسلام را بر خود نهاد. اگر به متن نامهها و اطلاعیههای ناپلئون هنگام حمله به مصر و خطاب به مردم و علما بزرگان و شیوخ مصر توجه شود معلوم میشود از روشهای زیر جهت ایجاد جنگ روانی بهره جسته است. در سال ۱۹۱۸ م جنگ روانی انگلیس علیه آلمان و اتریش نقش بسزایی در جنگ جهانی اول شد. از سوی دیگر در این ایام میلیونها اعلامیه تبلیغاتی به وسیله هواپیماهای آمریکایی در جبهههای جنگ آلمانیها ریخته شد در سری اول این اعلامیهها ادعا میشد که هدف متفقین از بین بردن و نابود کردن مردم آلمان نیست. اعلامیههای سری دوم مربوط به تصمیم متفقین برای ایستادگی تا پایان جنگ بود که این امر نوعی القای ترس در میان آلمانیها به شمار میرفت. سری سوم اعلامیهها مربوط به تشویق سربازان آلمانی بود تا اسلحه هایشان را بسوی افسران خود نشانه بگیرند و یک دولت انقلابی در آلمان تشکیل دهند. نتایج این جنگ روانی هنگامی آشکار شد که متفقین حمله بزرگ نظامی خود را رد ژوئیه ۱۹۱۸ م آغاز کردند (محمدی زاده، ۱۳۹۱). در این هنگام آلمانیها متوجه شدند که اعلامیههای قبلی در مورد تلفات انسانی و کمبود مواد غذایی و ... واقعیت داشته است و در نتیجه اثر روانی آن موجب آسیب پذیری لشکرهای آلمانی شد. در مقابل دولت آلمان به علت عدم وجود نیروهای متخصص و ماهر در تبلیغات و خشک و بی روح بودن تبلیغات موفق نشد کشورهای بیطرف را جذب کند حال متفقین در جنگ جهانی اول از جنگ روانی به صورت تبلیغات موفق جهت تضعیف روحیه نظامیان و غیر نظامیان و نیز جلب حمایت کشورهای بیطرف استفاده کردند. همچنین اصول چهارده گانهای که پرزیدنت ویلسن اعلام کرد یک پیروزی روانی برای متفقین بود و روحیه آنها را بالا برد. گذشته از آن این اعلامیه به آنها که در قلب اروپا میجنگیدند امید به یک صلح عادلانه را قوت بخشید به ویژه که اصول مزبور آزادی تعیین سرنوشت را برای همه کشورها از کوچک و بزرگ و همچنین استقلال سیاسی آنها را تامین میکرد. در هم شکستن روحیه آلمانیها در ماههای آخر سال ۱۹۱۸ م به کشورهای بزرگ نشان داد مه جنگ روانی سلاحی موثرتر و ارزانتر نسبت به سلاحهای جنگی بوده است. اعتقاد بر این است که فولر مورخ و تحلیل گر نظامی بریتانیایی اولین کسی بود که اصطلاح جنگ روانی را در سال ۱۹۲۰ م به کار برد. هر چند که اقدامات نهفته در دل این اصطلاح سابقه باستانی دارد. در بحثی پیرامون نتایج حاصل از پیشرفتهای فناوری نظامی در جنگ جهانی اول فولر ادعا کرد که وسایل سنتی جنگ ممکن است جای خود را به جنگ روانی ناب دهد که در آن به جای استفاده از سلاح از اقداماتی نظیر زایل کردن شخصیت انسانی مغشوش کردن هوش انسانی و مضمحل کردن حیات معنوی و اخلاقی یک ملت به وسیله نفوذ در اراده آنها بهره گرفته شود. در ژانویه ۱۹۴۰ م اصطلاح جنگ روانی برای اولین بار وارد ادبیات امریکا شد و بعد از یک سال کمیته روحیه ملی کتابی با همین عنوان منتشر کرد (همان)
جنگ روانی در طی جنگ جهانی دوم از چنان اهمیتی برخوردار شد که طرفین جنگ در به کارگیری آن برای رسیدن به اهداف خود با یکدیگر به رقابت پرداختند این تلاش جنگ روانی یا جنگ اعصاب نامیده شد به این ترتیب بعد از این دوره اهمیت جنگ روانی به اندازه جنگ مسلحانه و حتی در مواردی بیش از آن گردید به طوری که جنگ مسلحانه در خدمت جنگ روانی در آمد. جنگ جهانی دوم فرصتی برای تحول بخشیدن به جنگ روانی به عنوان سلاحی تبلیغاتی و نظامی به منظور در هم شکستن روحیه سربازان دشمن و فلج کردن اراده مقاومت مردم کشور متخاصم فراهم آورد. در این ایام نقش جنگ روانی در رهنمودها و فرامین مشترکی که از سوی سازمانهای تبلیغاتی متفقین صادر میشد به روشنی متجلی بود. در این رهنمودها آمده بود که جنگ روانی نمیتواند یک جاِگزین سحر آمیز برای جنگ نظامی باشد بلکه تنها نقش پشتیبانی عملیات را دارد و هدف اساسی آن کاهش هزینههای جنگ و تسهیل در برخورد با دشمن پس از تسلیم اوست. در جنگ جهانی دوم هدف جنگ روانی آلمان در داخل کشورش متحد ساختن مردم آلمان زیر لوای اندیشه واحد بود و هدف جنگ روانی علیه کشورهای متفقین عبارت بود از ایجاد تفرقه و هرج و مرج تحریک ساختن و استفاده از تضادهای داخلی جوامع خارجی در جهت افزایش تضادهای نژادی و عدم اعتماد به دولتها و تشویق به هر مسئلهای که منجر به بر هم زدن وحدت متفقین شود (نصر، ۱۳۸۰)
در جهان امروز جنگ روانی جزئی از فعالیتهای سیاسی نظامی اقتصادی و اجتماعی کشورهای استعماری است که تحت پوشش سازمانهای اطلاعاتی در سطح ملی و بین المللی دارای کاربردهای گوناگون میباشد برای مثال سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا (سیا) در حال حاضر با استفاده از شیوههای روانی کنترل افکار عمومی آمریکا و سایر نقاط جهان را در دست دارد. سازمان سیا کار خود را در سال ۱۹۴۷ م با هدف ارائه خدمات یک سازمان اطلاعاتی معمولی شروع کرد، ولی بعد از چندی فعالیت هایش گسترش یافته و به شبکه مخفی وسیع و پیچیدهای تبدیل شد یکی از فعالیتهای مهم سیا در کشورهای مختلف گذشته از تاثیر گذاری در اختیار گرفتن مطبوعات و رسانههای گروهی به ویژه روزنامهها میباشد در کشورهای جهان سوم این سازمان سعی نموده روزنامههای مورد نظر را به عضویت اتحادیه مطبوعاتی آمریکا (یا پا) که تحت نفوذ سیا است در آورد. این اتحادیه با نفوذ در روزنامه و مطبوعات کشورهای جهان سوم از طریق فرستادن مامورین خود تحت عنوان مامورین فنی و اخراج نویسندگان روزنامه و تغییر در کمیت آن اخبار را طوری منعکس میکند که هدفش بی اعتبار کردن دولتهای انقلابی و مخالف آمریکا و ایجاد نفاق بین مردم میباشد به طور کلی سازمان سیا با انجام هرج و مرج اقتصادی از طریق قطع کمکهای خارجی و ایجاد هرج و مرج اجتماعی به وسیله روزنامهها که صفحه اول خود را با عبارات تجاوز تخلف آشوب بحران حوادث غیر طبیعی بلای آسمانی کمبود غذا مرگ و ... پر میکنند و نیز با ایجاد شرایط بحرانی روانی که تقصیرات را به گردن دولتها میاندازد باعث تضعیف دولتها و بی اعتبار کردن رهبران آنها و اختلاف در بین مردم میگردند. سیا با گذراندن عکسهایی از رهبران کشورها در کنار عنوانهای تند و ساختگی و جمله بندیهایی از قبل تنظیم شده تبلیغات گمراه کننده را انتشار داده به ترور شخصیتهای سیاسی این کشورها میپردازد بطور مثال روزنامه لاپرنتا در دسامبر ۱۹۸۰ م عکسی از رهبر جبهه آزادیبخش ساندنیست نیکاراگوئه "هومبرتو اورتگا " را در کنار یک جسد متلاشی شده قرار داده بود. یا در مبارزه انتخاباتی سال ۱۹۸۰ م در جامائیکا روزنامه دیلی گلینر عکس سه تن از وزرای کابینه را بالای تیتری تحت عنوان " ۲۳ مرد یک دختر ۱۵ ساله را مورد تجاوز قرار دادند " گذاشت. وقتی داستان خوانده میشد معلوم میگشت عکسها هیچ ارتباطی با داستان ندارد، ولی به هر حال اثری روانی بر روی خواننده به جای میگذارد. یا مثلا" عکس آنتونی اسپالدینگ وزیر مسکن جامائیکا را در کنار خانهای در حال سوختن گذاشته بود. در روزنامه ال یر کو ریو مورخ دوم سپتامبر ۱۹۷۰ م عکس سالوادور آلنده در کنار داستان غیر مربوط " نفوذ شوروی در شیلی " قرار داده شده بود و نیز همین روزنامه با عکسی از سالوادور آلنده در کنار خبری مربوط به زیردریایی اتمی شوروی تلاش در سرنگونی وی مینماید. تبلیغات از مهمترین شیوههای سازمان سیا برای جنگ روانی است که جهت ایجاد نفاق و تفرقه بین مردم کشورهای مورد نظر انجام میشود. این سازمان از تبلیغات فریب آمیز به منظور ایجاد هرج و مرج استفاده کرده و برای بروز اختلاف در کشورها گروههای سیاسی مذهبی قومی و اقتصادی را علیه یکدیگر میشوراند. با بررسی تحولات جنگ روانی ارتش آمریکا در اوایل جنگ کره اداره ریاست جنگ روانی را به عنوان یک بخش ستادی ویژه ایجاد مینماید. با تاسیس دفتر ریاست جنگ روانی علاقه به این پدیده در میان نیروهای مسلح آمریکا نیز گسترش یافت و با تحولات در صحنه عمل دکترین جدید ظاهر شد و بر اساس آن جنگ روانی جای خود را به عملیات روانی و اقدامات روانی داد و عملیات روانی به عنوان فعالیتی تعریف شد که عبارت بود از " اقدامات سیاسی نظامی اقتصادی و ایدئولوژیک که برای ایجاد احساسات نگرشها یارفتار مطلوب در گروههای دوست، دشمن، بیطرف و مخالف به منظور تامین مقاصد ملی طراحی و اجرا میشد (همان).
از سویی تحولات جنگ روانی باعث تحول مفهوم آن گردید و امروزه جنگ روانی در کلیترین معنای آن به عنوان یکی از چهار عنصر اصلی قدرت تعریف میشود که در دوران جنگ و صلح برای ارائه حداکثر پشتیبانی از سیاستها به منظور افزایش احتمال پیروزی و نتایج مطلوب آن و کاهش امکان شکست به کار گرفته میشود. از سوی دیگر پیشرفتهای تکنولوژیک در علم ارتباطات امکاناتی را در اختیار جنگ روانی قرار داده است این امکانات یعنی گیرندهها و فرستندههای رادیویی موج کوتاه فیلم گسترش گیرندههای تلویزیونی و ماهواره و ازدیاد مطبوعات موجب شده اند تا احتمال در معرض قرار گرفتن مخاطبان جنگ روانی افزایش یابد (همان).
تعریف جنگ روانی
ارائه تعریف مشخصی «جنگ روانی» یا تعیین حدود آن، کار سادهای نیست و تا کنون با وجود نوشتههای متعددی که توسط نویسندگان خارجی عنوان شده است، مفهوم جنگ روانی در ذهن بسیاری از مردم، مبهم مانده است. جنگ روانی اذهان مردم، مفاهیم مختلف و متغیری را تداعی میکند و حتی کسانی که در این موضوع تخصص دارند، نتوانستهاند این اصطلاح را در حوزهای واضح و روشن قرار دهند. اولین تعریف جنگ روانی در سال ۱۹۴۱ در ضمیمۀ فرهنگ انگلیسی وبستر عنوان شد. اصطلاح جنگ روانی در روزهای اول جنگ جهانی دوم شناخته شد. در آن زمان، گروهی از از آمریکاییها به ترجمه مطبوعات مهم آلمان پرداختند، با این هدف که رهبران سیاسی و نظامی آمریکا دریابند، آموختههای روانشناسی را میتوان، و بلکه واجب است در تمامی زمینههای جنگ، در شرایط جدید، به کار برد. این مفهوم، طی درگیری که در اروپا و آسیا جریان داشت، به سرعت مورد توجه قرار گرفت و پیش از اینکه جنگ به پایان برسد، در هر عرصه نظامی و در هر فرماندهی کل و در هر ادارهای که به این نوع فعالیت اختصاص داشت، جای خود را باز کرد. در آن زمان این نوع فعالیتها در ردیف فعالیتهای تبلیغاتی به شمار میرفت. تحول این مفهوم در دوران جنگ کاربرد آن را به فعالینهای تبلیغاتی نظامی محدود کرد. به تبلیغات سیاسی و استراتژیک نامهای مختلفی داده میشد، ولی بندرت این گونه فعالیتها را «جنگ روانی» میخواندند (نصر، ۱۳۸۰).
با وجود اینکه عبارت جنگ روانی در جنگ جهان دوم مورد استقبال وسیع سازمانهای نظامی قرار گرفت، در مطبوعات بعد از جنگ، کمتر از آن استفاده میشد. علاوه بر کتابی که در سال ۱۹۴۱، در توصیف جنگ روانی آلمان منتشر شد، اولین نویسندۀ آمریکایی که این عنوان را به طور رسمی برای کتاب خود انتخاب کرد، «پل لاینبرگر» آمریکایی بود. در سال بعد از آن کتابی تحت عنوان جنگ روانی علیه آلمان تألیف و توسط دانیل لرنر منتشر شد. از بالاخره از میان تعریفهای که برای جنگ روانی عنوان شده و مورد قبول نیروهای مسلح آمریکا قرار گرفت، میتوان به این تعریف اشاره کرد: «جنگ روانی یعنی استفاده از هر نوع وسیلهای به منظور تاثیرگذاری بر روحیه و رفتار یک گروه، با هدف نظامی مشخص» (همان).
جنگ روانی استفاده برنامه ریزی شده از تبلیغات و سایر اعمالی است که قبل از از هر چیزی با هدف تأثیر بر نظریات، احساسات، مواضع و رفتار جوامع دشمن، بی طرف یا دوست به شیوهای خاص برای دستیابی به اهداف ملی صورت میگیرد (نصر، ۱۳۸۰).
پل لاینبرگر (در سال ۱۹۵۴) در خصوص جنگ روانی مینویسد: جنگ روانی، استفاده از تبلیغات ضد دشمن، همراه با اقدامات عملی است که ماهیت نظامی، اقتصادی یا سیاسی دارد (اسکندری، ۱۳۹۰).
انواع جنگ روانی
محمد شیرازی در کتاب جنگ روانی و تبلیغات، جنگ روانی را به سه دسته: ۱) تاکتیکی ۲) تحکیمی ۳) استراتژیک تقسیم نموده است:
· جنگ روانی تاکتیکی: این نوع از جنگ روانی معمولاً در محدودهای کوچکتر و با اهدافی مشخص انجام میشود و افراد نظامی و غیر نظامی وفادار به دشمن حاضر در صحنه عملیات رزمی را مورد توجه و هجوم قرار میدهد. موفق شدن در جنگ روانی تاکتیکی که عمدتاً متوجه یگانهای مشخصی از نیروهای دشمن است باعث بالا رفتن کارایی رزمی نیروهای خودی میشود. مقصد از اجرای این نوع از جنگ روانی وادار ساختن نیروهای دشمن به فرار تا تسلیم بصورت گروهی فرماندهان دشمن است. یعنی مجریان جنگ روانی، تاکتیکی، بر آن است که فرماندهان دشمن را مجبور سازند تا عملی انجام دهند که نتیجهاش به ضرر خودشان و به نفع مجریان جنگ روان باشد از این شیوه به خصوص در جبهههای جنگ استفاده میشود. برای نمونه پخش اوراق تبلیغاتی در خصوص نحوه تسلیم شدن، امکانات و امتیازات یا دستورالعملهای مصوب در ژنو در خصوص حقوق اسرا و یا امکانات و امتیازات در اختیار قرار گرفته اسرا از نمونههای تبلیغات چاپی است. اما میتوان به استفاده از بلندگو در جنگ ایران و عراق پخش برنامههای رادیویی کوتاه برد و ... اشاره داشت که عامل مهمی در تبلیغات جنگ روانی تاکتیکی است. از دیگر موارد میتوان همزمان بمباران نقاط حساس در ایجاد شایعههای مخرب را نیز در این بخش منظور کرد (اسکندری زاده، ۱۳۹۰)
· جنگ روانی تحکیمی تثبیتی:
به این نوع از جنگ روانی استحکامی استقراری و تثبیتی نیز گفته میشود که به منظور سهولت عملیات و پیشرفت و افزایش میزان همکاری مردم غیر نظامی در سرزمین خودی یا سرزمینهایی که توسط نیروهای خودی اشغال شده است اجرا میشود. مقصود نهایی از طراحی و اجرایی جنگ روانی تحکیمی، پیروزی در جنگ، برقراری صلح و حفظ پیروزی بدست آمده است. در این نوع از جنگ مجریان فعالیتها و اقدامهای خود را به جلب اعتماد پشتیبانی مردم و همچنان ارائه آموزشهای لازم به آنان به قصد افزایش سطح آگاهی و شناخت نسبت به اقدامها و دسیسههای دشمن و ایستادگی در برابر اکاذیب و شایعات، معطوف دارند. مسئولان دولتی و سیاستمداران به ویژه رهبران محبوب مردم نقش بسیار موثر در پیشبرد اهداف جنگهای روانی تحکیمی بر عهده دارند. از این شیوه پس جنگ افغانستان در سال ۲۰۰۲ و جنگ سوم خلیج فارس ۲۰۰۳ استفاده شده است یعنی با برنامه ریزیهای تبلیغاتی سعی شده است مشروعیت نظامیان مهاجم بالا برده شود و همچنین شهروندان احساس حقارت از اشغال نداشته باشند و پیروزی دشمن را پیروزی خود محسوب کنند (همان).
· جنگ روانی استراتژیک:
این نوع جنگ شامل فعالیتهای بلند مدت و گستردهای است با استفاده از نقاط آسیب پذیر نظامی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و ... که علیه بخش عمده یا تمامی مردم یک جامعه بکار میرود که باعث سستی آرمانها و عقاید میشود و ملتها را نسبت به تمدن و فرهنگ و اصولی که بر اساس آن حرکت میکنند به شک و تردید میاندازد، زیرا از بین بردن اراده دشمن که قصد پیداری دارد بسیار مهمتر و با ارزشتر از تواناییهای مادی و قدرت او است. بیاری از اوقات سعی برای متلاشی کردن نظامی و مادی دشمن بر اراده مردم تأثیر معکوس دارد و آنان را برای مبارزه مقاومتر میسازد؛ بنابراین متخصصان جنگ روانی استراتژیک باید بکوشند تا شرایطی فراهم آورند که طی آن دشمن با میل و اراده خود از آنان پیروی کند این نوع از جنگ روانی دارای مقاصد دوربرد بوده و منظور اصلی آن تغییر عقاید، تمایلات، ارزش ها، از بین بردن نیروی پایداری و مقاومت دشمن بوسیله نیروهای داخلی یعنی مردم است. جنگهای روانی استراتژیک، چون در بلند مدت هستند براحتی و بدون پژوهشهای عملی قابل رویت نیستند. برای مثال افتتاح شبکههای رادیو تلویزیونی همچون رادیو فردا برای ایران و رادیو آزادی برای عراق که در ظاهر برنامهها بدون تبلیغات است، اما در باطن این رسانهها به تخریب جامعه مورد نظر پرداخته و وجههای مثبت از خود و وجههمنفی ازمسؤلان آن کشور در اذهان شهروندان ایجاد مینمایند و به این ترتیب یورش نظامی و به تعبیر خود، آزادی مردم را بوجود میآورند.
اهداف جنگ یا عملیات روانی
همانطور که گفته شد، هدف از اجرای عملیات روانی تغییر یا اصلاح رفتار و اندیشه طرف مقابل برای رسیدن به اهداف مورد نظر است. استفاده از ایران ابزار، در کنار ابزارهای دیگر، میتواند موجب تسریع در حصول نتیجه و کاهش هزینههای عملیاتی گردد. برخی از اهداف سیاسی و نظامی عملیات روانی عبارتند از:
بی اعتبار نمودن رهبران کشور مورد نظر (کشور هدف)
بزرگ نمودن نقاط ضعف حکومت و نظام
منحرف نمودن احساسات ملی مردم، جهت سلب پشتیبانی از حکومت
ایجاد اختلال در منافع و مصالح مردم
ایجاد شکاف در بین مرد و مدیران
ایجاد اختلاف بین و جناجها
تقویت گروهها و سازمانهای مخالف و وادار نمودن آنان به مقاومت و فشار بر سران کشورها
ایجاد شکاف و اختلاف بین کشور هدف و هم پیمانان منطقهای او
بی اعتبار نمودن فرماندهان نظامی کشور مورد نظر (هدف)
منحرف نمودن احساسات ملی مردم، در جهت سلب پشتیبانی از نیروهای مسلح
بزرگ نمودن نقاط ضعف نیروهای مسلح
بزرگ نمودن گروههای شورشی و مخرب
حمایت معنوی از گروههای درگیر داخلی مسلح
افشای فعالیتهای نیروهای مسلح
ایجاد جو عدم اعتماد در میان فرماندهان
ایجاد جو عدم اطمینان در مورد جنگ افزار و تجهیزات در مردم و فرماندهان نظامی
القای شک و تردید به فرماندهان نظامی در زمینه غیر مشروع و غیر عادلانه بودن اقداماتشان
حفظ روحیه نیروی مسلح خودی و آماده نگه داشتن آنان
کاهش آثار نظامی کشور هدف از بهره برداری از تمام آسیب پذیریهای روحی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آن کشور (سیمپسون، ۱۳۹۴). همچنان جا دارد عرض شود که اهداف جنگ روانی آمریکا علیه کشور ایران از حضرت دیدگاه آیت الله خامنهای رهبر ایران به شرح زیر است:
• مرعوب کردن مسئولان و نخبگان
• تضعیف اراده عمومی
• سست کردن وحدت مردم و مسئولان
• تضعیف اعتماد به نفس مردم
• کاهش میزان مشارکت مردم
• دامن زدن به اختلاف قومی، مذهبی، سیاسی و صنفی
• ترساندن همسایگان جنوبی ایران
• القای حاکمیت دوگانه در ایران
• از بین بردن شخصیت و هویت تاریخی مردم ایران
• القای تأس و نا امیدی در مردم ایران
• تلقین مکرر مطالب غیر واقعی برای تغییر درک مردم از واقعیات جامعه (اسکندری، ۱۳۹۰).
• در کتاب «جنگ روانی» از صلاح نصر هدف عملیات جنگ روانی را چنین بیان میکند:
در نبردهای نظامی، کشتن سربازان دشمن و نابود کردن داراییهای شان، ممکن است ساده باشد. آثار و نمونههای این شور عمل نظامی آشکار است، ولی شکست حقیقی دشمن، در عملیات جنگ فکری نهفته است. گاهی برخی از نظامیها در جنگ، عملاً بر اساس عملیات نظامی فکر میکنند، سربازان پیش میروند یا عقب مینشینند، اراضی دشمن گلوله باران میشود، جنگهای دریایی و هوایی در میگیرد و ... مسئلهای که میماند این است که پیروزی در اغلب عملیات نظامی کاملاً به عوامل روانی بستگی دارد و پیروزی نهایی زمانی حاصل میشود که سربازان دشمن تسلیم شده باشند، و افراد ملت در نهایت، به خواستههای دشمنی که به جنگ برخاسته است سر فرود آورند. سربازان شوروی در جنگ جهانی دوم و در نبرد استالینگراد جلو حملات شدید آلمانها را گرفتند و برای سه ماه متوالی مقاومت کردند و هرگز تسلیم نشدند؛ این در حالی بود که ارتش آلمان با تلاش کمتری توانسته بود به شهرهایی که قدرت دفاعی آنان همانند قدرت دفاعی استالینگراد است غلبه یابد، ولی در استالینگراد کلیۀ آتش توپچیانها و بمبارانها با شکست مواجه شد، زیرا اینها نتوانستند روحیۀ جنگی مدافعان را نابود کنند. در واقع، هم نظامی و هم غیر نظامی هدف جنگ روانی به شمار میروند و این عملیات روانی است که در نهایت، محروم ساختن دشمن را از ادامه مقاومت امکان پذیر میسازد (نصر، ۱۳۸۰).
• شیوههای جنگ روانی
در طول تاریخ همواره زمانی که ملت یا کشوری آماج جنگ روانی دولتهای خارجی قرار میگیرد، دولتهای خارجی میکوشند تا برای ضربه زدن به پیکر یک ملت، در بافت فکری و ذهنی آنان تأثیر بگذارند. این دولتها یا ایجاد جنگ روانی و فراهم کردن جوی آکنده از بد بینی و تحمیل شرایط بحرانی، میکوشند ذهن مردم را به سوی اهداف مورد نظر خود سوق دهند و به مصداق ضرب المثل «از آب گل آلود ماهی گرفت» عرصه را برای جولان و تاخت و تاز خویش مهیا سازند. در راستا یکی از مهمترین وظایف و مسئولیتها به عهده بنگاههای سخن پراکنی و مطبوعات خارجی است. این بنگاهها میکوشند تا با تاثیرگذاری بر مردم و انحراف اذهان آنها از مشکلات و مسائل ناشی از تل سر امپریالیسم در کشورشان و پخش اخبار مغرضانه و جعل و تحریف شده، هر نوع تفکر سازنده مردم را هرچه بیشتر به بیراهه کشاند و منافع و مطامع استعماری کشورهای امپریالیستی خود را حفظ و یا توجیه کند. بنگاههای سخن پراکنی و مطبوعات غرب برای رسیدن به این اهداف از شیوههای مختلف تبلیغ سیاسی مثل ایجاد جو کاذب از پخش و نشر شایعات، دروغ پردازی، تحریف شعارها، محو چهرههای انقلابی و ایجاد چهرههای کاذب، القای افکار نادرست، تضعیف نهادهای انقلابی، ایجاد رقابت بین نهادها و شخصیت ها، دامن زدن به اختلافات داخلی، کمک به ایجاد درگیریهای داخلی و یا فراهم آوردن زمینههای ذهنی آن استفاده میکنند. این شیوهها معمولاً برای تأثیر گذاری بر نگرش افراد یک جامعه و تغییر آن در راستای اهداف از پیش تعیین شده به کار میرود (اسکندری، ۱۳۹۰) که عبارتند از:
• شایعه
شایعه پدیدهای است که بر اساس شنیدهها و زمینه قبلی افکار عمومی شکل میگیرد. شایعه یا از یک خبر ناشی میشود و یا بر پایه هیاهویی بی اساس به وجود میآید. در دنیای امروز شایعه به ابزاری در دست صاحبان قدرت جهت به راه انداختن جنگ روانی تبدیل شده است. در لغت نامه دهخدا «شایعه خبری است که فاش میشود، اما صحت و سقم آن معلوم نیست» و یا به عبارت دیگر، شایعه در اصطلاح امروزی خبر بی اصل و نادرست است که در میان مردم بر سر زبانها بیفتد. برخی از کارشناسان تبلیغات، شایعه را چنین تعریف میکنند: «شایعه عبارت است از انتقال پیام یا خبری به طریق شفاهی (رو در رو) که میتواند در اندک زمان در سطح وسیعی از جامعه انتشار یابد بدون آنکه منبع آن شناخته شود و یا معلوم شود که از کجا سرچشمه گرفته است».
• تحریف واقعیات
یکی از روشهای جنگ روانی تحریف واقعیت است. تحریف عبارت است از قلب واقعیات و انحراف اذهان عمومی از حق به باطل، بازی با حقایق مسلم و دگرگون جلوه دادن مسائل. البته در تحریف به وضوح دروغی گفته نمیشود، اما واقعیات به صورت دیگری نمایان میشود و در نهایت، شکل مسخ شدهای از حقایق که با دروغ برابری میکند، جلوه گر میشود.
• اغراق و مبالغه
آنچه مسلم است یکی از سادهترین روشها برای ایجاد جوی آشفته، اغراق و مبالغه است. نقاط ضعف کوچک و بی اهمیتی را که میتوان با تدبیری مختصر حل و برطرف کرد، توسط نیروهای متخاصم به صورت نواقصی بزرگ و غیر قابل حل جلوه گر میشود و با بزرگ نمایی هرچه بیشتر به نمایش در میآید. اغراق و مبالغه نه تنها میتواند در جهت بزرگ نشان دادن نقاط ضعف باشد، بلکه میتواند از اهمیت تواناییها و قابلیتهای آن بکاهد و از طریق کوچک جلوه دادن نقاط مثبت، صورت پذیرد. در روشهای تبلیغاتی رادیوها و تحقیق در اخبار فارسی رادیو امریکا، بی بی سی و آلمان درباره مسائل ایران، بویژه جنگ ایران و عراق بارها مشاهده شد.
• تفریقه افکنی
ایجاد تفرقه یکی دیگر از حربههای شناخته شده برای جنگ روانی در میان آحاد یک ملت است. البته باید متذکر شد که شگردهایی، چون پخش شایعات و دروغ، اغراق و مبالغه، تحریف و سایر ترفندهایی از این دست، خود موجب بروز تفرقه و نفاق در میان مردم نمیشود، بلکه زمینه را برای به وجود آوردن شرایط آماده میسازد. از آنچه که در بحث تفرقه افکنی بیان شد میتوان گفت که ضرب المثل «تفرقه بینداز و حکومت کن» یکی از شگردهای مهم در جنگ روانی است. هرگاه کشور یا گروه و دستهای، خواسته است بر مردم و یا گروههای دیگر تسلط پیدا کند بذر نفاق و تفرقه پاشیده و از زمینه مستعد آنان برای بر داشت مطلوب استفاده کرده است. گسستگی در میان آحاد یک ملت بهترین شرایط بحرانی را برای ایجاد پراکندگی فکری و به هدر رفتن انرژی مثبت و کارایی ار در این درگیری ذهنی موجب شده و جنگ روانی باعث میگردد.
• فریب کاری
در فریب کاری یا استراتژیک دروغ بزرگ، کوشش میشود تا مخاطب به سمت فضای روانی متفاوت با واقعیات سوق داده شود. این فضای روانی برای گروه مخاطب باید به گونهای ساخته شود که بدون ابراز مقاومت در آن فضا قرار بگیرد و مفاهیم و علائم انتقالی، مورد پذیرش او قرار گیرد؛ بنابراین مجری طرح فریب، تمام تلاش خویش را به کار میگیرد که روان مخاطب را مورد تهاجم قرار دهد تا به نتیجه مطلوب نایل آید. از دیدگاه روانشناسی، فردی که در حال منازعه با حریف یا دشمن است همواره کوشش میکند تا هوشیار باقی بماند؛ زیرا احساس میکند که در هر لحظه در معرض خطر قرار دارد و طبیعی است که در برابر هر حرکت و رفتار دشمن و طبیعتاً او نیز در مقابل رفتارهای او مقاومت کند. تمام هنر تاکتیک فریب کاری، شکستن این مقاومت در حریف است.
در تاکتیک فریب معمولاً از روشهای زیر استفده میشود:
۱. برچسب زدن
۲. تغییر جبهه (انحراف افکار از موضوع اصلی به موضوع فرعی)
۳. دو پهلو صحبت کردن
۴. انتقال (استفاده از موقعیت و مقام چیزی برای پذیرش چیزی دیگر)
• تحریک
منظور از تحریک، انجام اقداماتی است که روی حالات و رفتار مخاطبان تأثیر میگذارد. در این روشن، متخصصان جنگهای روانی با ارائه پیامها و اطلاعات آگاهی دهنده، به تحریک احساسات مخاطبان میپردازند و آنان را به سوی تحقق اهداف مورد نظر خود سوق میدهند. احساس همدردی، تنفر، خشم و غضب از جمله مفاهیم تعیین کننده در این روش است که مورد توجه قرار میگیرند.
تبلیغات ابزار اصلی جنگ روانی
جنگ روانی بر خلاف جنگهای دیگر که از قدرت زور استفاده مینمایند از قدرت شرطی کننده یا نامرئی برای تحت تأثیر قرار دادن مخاطبان خود استفاده میکند. در این جنگ ابزارهای نظامی بیشتر جنبه ظاهری و صوری را در تکمیل روانی دارند و قدرت اصلی در فعالیتهای تبلیغاتی نهفته است. نشان دادن سلاحهای پیشرفته خیلی مهمتر از بکار بردن آن در جنگ روانی است مانند احتمال زیاد استفاده آمریکا از سلاحهای اتمی برای فتح عراق که در اکثر رسانهها نیز منعکس گردید، ولی هیچگاه از این وسیله استفاده نشد و یا در اکثر تحلیلهای مربوط به سلاحهای پیشرفته مانند هواپیماها و موشکها اعلام میگردید که این سلاحها توان مجهز شدن به سلاحهای اتمی نیز دارند هرچند که در هیچ جا به احتمال استفاده از کلاهکها یا بمبهای اتمی اشاره نشده باشد (اسکندری، ۱۳۹۰).
پروپاگاندا یا تبلیغات سیاسی، تلاشی است منظم و سنجیده برای شکل دادن به ادراک ها، ساختن یا دستکاری کردن شناختها و هدایت رفتار برای دستیابی به یک پاسخ که خواسته مورد نظر مبلغ را تقویت میکند. تبلیغ تلاشی برای برقراری ارتباط مستقیم و هدایت شده با هدفی از پیش تعیین شده است. همچنان در دایره المعارف کالیر تبلیغ اینگونه تعریف نموده: تبلیغ عبارت است از انتشار، گسترش، رشد پرداختههای فکری، افکار، دیدگاه ها، نظریهها و برنامه ها. پرویز شعار غفاری در این زمینه میگوید: تبلیغ کوششی است تعمدی و حساب شده که به منظور شکل دادن به دریافت، دستکاری کردن ادراک و همسو کردن کردن رفتار مخاطبان با نیت مورد نظر مبلغ صورت میگیرد (همان).
مؤلفههای تبلیغ
هر تبلیغ بصورت مجزا یک سیستم ارتباطی - تبلیغی محسوب میگردد بنا براین باید خصوصیات اصلی فراگرد ارتباط را حفظ نماید مانند داشتن هدف، شناخت مخاطب داشتن مخاظب، ارسال پیام قابل فهم، توجه به نیازهای روانی مخاطبان، باز خورد، اختلال و ... در تبلیغ میبایست تمامی عناصر در نظر گرفته شود و سپس مراحل تبلیغ به صورت عملیاتی اجرا شود. گرت جودت ده مرحله برای تبلیغ سیاسی را عنوان کرده است:
۱. ایدئولوژی و هدف فعالیت همه جانبه و برنامه ریزی شده تبلیغات
۲. زمینههای اجتماعی که در آن تبلیغ انجام میشود.
۳. شناسایی مبلغ
۴. ساختار سازمانی تبلیغ
۵. مخاطب مورد نظر
۶. فنون و شیوههای بهره گیری از رسانهها
۷. فنون ویژهای که برای به حد اکثر رساندن نأثیر مورد استفاده قرار گرفته اند.
۸. واکنش مخاطبان نسبت به فنون گوناگون
۹. تبلیغات سیاسی مخالف در صورتی که وجود داشته باشد.
۱۰. تأثیرات ارزیابی.
عملیات روانی
عملیات روانی شاخهای از جنگ روانی است که به منظور تأثیر یا حصول تغییر در برداشت ها، عقاید و احساسات فرد یا گروه معین (دوست یا دشمن) در جهت پشتیبانی از اهداف و منافع کشور به کار میرود.
صلاح نصر از نویسندگان مصری در تعریف عملیات روانی میگوید: عملیات روانی همان جنگ کلمه و عقیده است، خواه به صورت مخفی، آشکار، شفاهی و یا کتبی باشد. اساساً سلاحی است که به انسان و عقل او توجه دارد و هرگاه امکان برقراری ارتباط عاطفی با مخاطب را داشته باشد میتواند به اعماق آن نفوذ کند. عملیات روانی عملیات طرح ریزی شده برای انتقال علایم و اخبار گزینش شده به مخاطبان به منظور تأثیر گذاری بر عواطف، انگیزه ها، شیوه استدلال عینی و در نهایت رفتار دولت ها، سازمان ها، گروهها و افراد بیگانه است و اصطلاحاً به آندسته از اقداماتی گفته میشود که به منظور ایجاد تأثیر روانی بر روی فرد یا جامعه مورد نظر به اجرا گذاشته میشود تا در نتیجه آن اهداف نهفته در ورای این عملیات تأمین گردد. به عبارت دیگر عملیات روانی استفاده حساب شده تبلیغات و شعارها بر ضد حریف در زمان جنگ یا اعلام وضعیت فوق العاده به منظور پشتیبانی از دستاوردهای کوتاه مدت و بلند مدت ملی است (علی زاده، ۱۳۹۰).
در فرهنگ وزارت آمریکا آمده است: عملیات روانی عبارت است از استفاده برنامه ریزی شده یک کشور یا گروهی از کشورها از تبلیغات و سایر اقداماتی که به قصد تأثیر گذاری بر روی عواطف، نظرات، مواضع و رفتار طرف دیگر (دوست، دشمن و بی طرف)، به گونهای به تحقق سیاست و اهداف کشورهای اجرا کننده طرح کمک کند (همان).
عملیات روانی سفید
در این نوع عملیات روانی، منبع پیام خود را معرفی میکند و همچنین بیان میکند که از کدام محل و مکان و یا کشور پیام میفرستند. منابع پیام با انتشار اخبار و اطلاعات صحیح میپردازد به صورتی که شنونده و یا مخاطب، وی را خیرخواه میداند. هدف این نوع عملیات جلب اعتماد مخاطب است تا در آینده به نیات واقعی خود برسد. این نوع عملیات از منابع رسمی تأئید شده و معلوم سرچشمه میگیرد (نصر، ۱۳۸۰).
عملیات روانی سیاه
این نوع عملیات بستگی زیاد به القا دارد و متکی بر پخش رادیویی است و اولین بار در جنگ جهانی دوم استفاده شد. در این نوع عملیات روانی وانمود میشود که اخبار از ایستگاه رادیویی در داخل خاک دشمن (خاک کشور مخاطب) پخش میشود. نمونه آن رادیو آزادی مجارستان که کا. گ. ب (KGB) آن را برای رسوایی آمریکا و رادیو آزادی اروپا به راه انداخت و موفق شد (اسکندری، ۱۳۹۰).
عملیات روانی خاکستری
چیزی بین عملیات روانی سفید و سیاه است و منبع خبر به درستی اعلام میشود، ولی در مورد صحت خبر باید شک داشت. مثلاً در جریان تصرف خلیخ خوکها در کوبا صدای آمریکا دخالت آمریکا را انکار کرد. در این عملیات روانی، منبع واسطه، منبع اصلی است. مثلاً رادیو بیگانه خبری را قول منبع آگاه در رژیم، یا یک دیپلمات که نمیخواهد نامش فاش شود، نقل میکند (همان).
وسایل استفاده از تبلیغات
سون تسو استراتژیک نظامی چینی در قرن پنجم پیش از میلاد مسیح در مورد نبرد شبانه چنین میگوید: «از طبلها و آتشهای زبانه کشد، فراوان استفاده میشد و در جنگ به هنگام روز، از تعداد زیادی پرچم استفاده میگردد و به این ترتیب چشم و گوش، دشمن میترسید.» در یک کتاب قدیمی هندی در مورد «فن حکومت» به نام «ارث از استرالکوتیلیا» میخوانیم: ستاره شناسان و سایر اتباع پادشاه، باید با تأکیدات خود، توان سازماندهی را در سپاه پادشاه یه لشکریان یاد آور شوند ونیز باید ماموران سری با نیروهای دشمن در آمیخته و شایعاتی در مورد شکست حتمی آنها بپراکنند.» همچنان از دوران یونان رومی (گریکو رمان) اسنادی در دست است که راه پیروزی در بحث و بردن انتخابات را شرح میدهد. آثار مکتوب در مورد تبلیغات، شامل اسنادی است که در آن نحوۀ هدایت کفار، تأثیر بر جوانان گسترش توطئهها و جلوگیری از آنها، گرفتن هدیه و خرید و فروش بیان شده است، به طوری که موضوعی را نمییابیم که در مورد آن کتابی نوشته نشده باشد. یا وجود این، دانشمندان و متفکران تنها از دوران اخیر به فکر اندازه گیری اهمیت تأثیر بر تودهها در تحول اجتماعی، پرداخته اند. انگیزههای زیاد و شناخته شدهای برای فعالیتهای تبلیغاتی وجود دارد. رهبران انقلابهای سیاسی و اجتماعی میدانند که با استفاده از عباراتی که تمایل به اطاعت از نظام از برانگیزد، میتوانند جان سربازان را محفوظ دارند و در مصرف اموال صرفه جویی کنند. وقتی که فاتحان، به جای از بین بردن کشورهای شکست خورده به اهمیت تبدیل این کشورها به کشورهای هوادار خود واقف شدند، پایههای اولیۀ برپایی امپراتوریها گذاشته شد. شاید روش استفاده از ستون پنجم که به منظور دستیابی به هدفهای سیاسی، نفوذ در صفوف دشمن را هدف قرار میدهد، حاصل مطالعهای باشد که در خصوص موعظههای موفقیت آمیز ادیان مختلف انجام شده است (نصر، ۱۳۸۰).
تبلیغات و افکار عمومی
به نظر ادوارد الزورث راس دانشمند معروف علوم اجتماعی، افکار عمومی شامل قضاوت عمومی، تمایل عمومی و عمل عمومی میشود. افکار عمومی در اولین دهه پس از جنگ جهانی دوم، اگر در پرتو ادراکات و نتایج حاصل از تحقیقات مربوط به ماجرای واترگیت بررسی شوند، میتوانند برخی از ویژگیهای مهم اتحادهایی را نشان دهند که پس از سال ۱۹۴۵ میان گروهی منتخب از کارآفرینان دانشگاهی از یک سو و آژانسهای جنگ روانی ایالات متحد از سوی دیگر شکل گرفت. فصلنامه افکار عمومی در سال ۱۹۳۷ در دانشگاه پرینستون توسط دیویت پول بنیان گذاشته شد؛ کسی که در آن زمان از دفتر امور اروپای شرقی وزارت خارجه آمریکا مرخصی گرفته و خارج شده بود. فعالیت این فصلنامه در سالهای پس از جنگ، منعکس کننده دغدغههای پول بود و دست کم سه مشخصه پروپاگاندا و عملیات مخفی ایالات متحد را نشان میدهد. اول اینکه، بسیاری از مقالههای مجله به صراحت درباره تجربه آمریکا در جنگ روانی بحث میکردند، نتایج تحقیقات مرتبط را به دست میدادند، یا از برنامههای گسترش یافته امریکا در این حوزه دفاع میکردند. در نمایه سالانه مجله، مقالههایی که حائز این مشخصه نسبتا واضح بودند تحت عنوان «جنگ روانی» یا «پروپاگاندا» یا هر دوی آنها نمایه گذاری میشدند (سیمپسون، ۱۳۹۴).
مشخصه دوم و ظریفتر آن بود که تعداد چشمگیری از مقالهها به واقع مخاطبان خود مجله را هدف قرار میدادند تا آنها را درباره اقتضای مداخلههای امریکا در خارج، ظهور جنگ سرد و نقش مناسب محققان حرفهای ارتباطات جمعی در این تلاشها، اقناع کنند. این گونه مقالهها اغلب در قالب مرورهای گسترده بر کتابهای مربوط به امور خارجه بودند. در نهایت، برخی از دبیران و نویسندگان مقالههای مجله، روابطی نزدیک و غیرمعمول با آن جنبه مخفی از برنامههای جنگ روانی دولت امریکا در وزارت خارجه، سی. آی.ای و نیروهای مسلح داشتند که دولت آمریکا رسما وجود آن را انکار میکرد. در واقع امروز میدانیم که دستکم یک سوم از هیئت تحریریه فصلنامه روابط عمومی از لحاظ مالی به قراردادهای جنگ روانی وابسته بودند. دو عنصر کلیدی که میتوانند ما را در تشخیص سریع مقالههای صریح فصلنامه درباره جنگ روانی یاری کنند عبارتاند از: زبان و مضمون. به عنوان مثال، فصلنامه در سال ۱۹۴۵ این موارد را منتشر کرد: گزارشی درباره استفاده از تکنیکهای نظرسنجی برای جمعآوری اطلاعات نظامی پیرامون جزیره سایپان، که مروری بر کارهای «دفتر اطلاع رسانی جنگ» (اصلیترین آژانس پروپاگاندای داخلی ایالات متحد) بود. بحثی پیرامون استفاده از افکارسنجی میان ژاپنیها برای تعیین مضمونهای موثر پروپاگاندا و استدلالی در دفاع از تشدید پروپاگاندای آمریکا علیه کمونیسم در آمریکای لاتین. همین روند در سالهای باقیمانده آن دهه ادامه یافت (همان).
اهداف تبلیغات در جنگ روانی
برای آن که تبلیغات مؤثر واقع شود باید تمام توجه خود را روی مخاطب خاصی متمرکز کند. مبلغ باید نیازها و امیدهای مخاطب را در هر زمان بشناسد، در غیر این صورت موفق نخواهد شد. در تبلیغات برای یک کشور خارجی، به ندرت میتوان همهی ملت را مورد خطاب قرار داد؛ بنابراین تبلیغات باید به گروههای خاصی که منافع، نگرش ها، سنتها و عادتهای فکری مشترک دارند محدود شود. سربازان در جبهه، شکار هدف مهمی برای تبلیغات هستند. سرباز در جبهه شاید با شنیدن یک خبر دگرگون شود. با ارائهی اخبار مربوط به گرسنگی، بمباران، بیماری ها، شورش ها، کمبود تولید، گرانی ناشی از جنگ و همچنین با خبرهای ناخوشایندی از دیگر جبههها میتوان او را دگرگون کرد (نصر، ۱۳۸۰).
زنان کشور دشمن نیز مخاطبان مناسبی برای جنگ روانی هستند. آنها در مورد وضع مردانشان در جبهه نگرانند. از این رو مبلغ خبرهای ناخوشایندی را از آن چه که در جبهه اتفاق میافتد، مثل گرسنگی سربازان، سرمای جبهه، کمبود مهمات، افزایش خطر مرگ و... ارائه میدهد و در زنان ترس و نگرانی ایجاد میکند. زیرا یکی از هدفهای تبلیغات جنگی، خراب کردن روحیهی زنان و ناامید کردن آنان از چیدن میوهی پیروزی است. یکی دیگر از مخاطبان مناسب جنگ روانی، کارگران هستند. کارگران معمولاً سازمان یافته اند و وابستگیهای مشترک دارند. از این رو مبلغ میتواند از نارضایتیها و شکایتهای همیشگی کارگران استفاده کند و دولت دشمن را به علت ساعات کار زیاد، کودکان کارگر، دستمزد پایین با قیمتهای بالا و سربازگیری کارگران مقصر بداند. مبلغ میتواند به آنان اقدام به خرابکاری را پیشنهاد کند (همان).
راهکارهای مقابله با جنگ روانی
به نظر میرسد کـه زمینـه شـناخت و آگـاهی از روشهای جنگ روانی و مقابله با آن باید بیش از پیش در نیروهای نظامی فـراهم شـود کـه اهـم ایـن مـوارد عبارت است از: اطلاع رسانی از روشهای مختلف جنگ روانی در نیروهای نظامی در اولویتهای پژوهشی و آموزشی انجام گردد؛ شیوههای نوین جنگ روانی دشمن بررسی شود؛ به منظور افزایش میزان آگاهی نیروهـای نظـامی، آمـوزشهـای متناسـب بـا سـطوح تحصیلی، طیف درجات و رشتههای تحصیلی طراحـی گردد؛ در آموزش روشهای جنـگ روانی اسـتفاده از ابزارهای رسانه ای، فیلم و تصاویر در اولویت قرار گیرد (حبی، همکاران، ۱۳۸۹).
برخی راههای مقابله با جنگ روانی:
۱. گسترش دامنه و شمول فعالیتهای فرهنگی.
۲. افزایش محصولات فرهنگی تأثیرگذار بر جامعه و جوانان.
۳. ایجاد راههای مشروع برای ارضاء نیازهای مردم.
۴. استفاده از دیپلماسی عمومی.
۵. استفاده از راهبردهای ویژه در مورد اقوام و اقلیتها: اقلیتهای جامعه اغلب به سبب داشتن احساس نابرابری، مستعد مخالفتورزی علیه نظام حاکم هستند و دشمنان فرامنطقهای یکی از میدانهای فعالیت خود را در کشورهایی که دارای تنوع قومیت هاست، قرار میدهند. اما زمانی که نظام مستقر با انجام راهبردهای مناسب در مناطق محروم و دور از مرکز و اختصاص بودجههای لازم در قالب طرحهای توسعه همه جانبه خصوصا طرحهای اشتغال زا و به کارگیری مدیریتهای توانمند در این مناطق و با روحیه جهادی و بسیجی مشغول خدمت به مردم شدند، میتوانند آن احساس را کم کنند یا از میان بردارند.
۶. عملیات روانی متقابل: در مقابله با جنگ نرم نبایستی منفعلانه عمل کرد. عاملان تهدید نرم از انواع تبلیغات، فنون مجاب سازی روشهای نفوذ اجتماعی و عملیات روانی به منزله روشهای تغییر نگرش ها، باورها و ارزشهای جامعه هدف استفاده میکنند. انجام تبلیغات هوشمندانه، سریع با قدرت منطق و اندیشه و احاطه ذهنی بر مخاطبان جنگ نرم میتواند یکی از روشهای مقابله باشد (همان).
نتیجه گیری
همانطور که شما مطالعه نمودید، در این مقاله به طور مختصر در رابطه به پیدایش جنگ روانی، انواع جنگ روانی، اهداف جنگ روانی و استفاده از تبلیغات برای جنگ روانی پرداخته شده است. بناً جنگ روانی در دنیای امروز تنها محدود به سازمانهای نظامی نیست و حـوزهی آن تـا سـطح نهادهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی گسترش یافته است با توسعهی فناوری ارتباطات، حوزهی عملیات روانی، محدود به مرزهای جغرافیایی و مکان مشخصی نیست و حوزهی عمل آن، فراتر از چنین مرزهایی، روان و ذهـن کلیـهی افـراد جامعـهی هدف را در بر میگیرد. عملیات روانی تنها محدود به زمان جنگ نیست بلکه میتواند در هر زمان در جریان باشد. عملیات روانی به منظـور تحمیـل اراده و خواسـت کشـور مجـری بـر روی کشـور هـدف اجرا میشود عملیات روانی نظامی که میتوان آنرا» جنگ روانی و یا عملیات روانی نظامی نامید با هـدف تاثیرگذاری بر نیروهای دشمن و غیرنظامیان ساکن در مناطق اشغالی و یا آزاد شده طراحی و اجرا میشود. این عملیات در پشتیبانی از مأموریت فرمانده بوده و برای دستیابی به حداکثر موفقیت باید تابع شرایطی باشد. این شرایط ایجاب مینماید که این عملیات جزء لاینفک عملیاتهای نظامی باشد. برای دستیابی به حداکثر قدرت خود، باید بین تمام سطوح آن هماهنگی و انسجام باشد.
فهرست منابع
۱. نصر، صلاح، (۱۳۸۰۹)، جنگ روانی، چاپ، اول، ناشر: تهران، سروش
۲. سیمپسون، کرستوفر (۱۳۹۴)، دانش ارتباطات وجنگ روانی، چاپ، اول، ناشر: تهران، پروژهشگاه فرهنگ، هنر و ادبیات
۳. اسکندری، حمید (۱۳۹۰)، جنگ روانی وجنگ رسانه، ناشر: تهران؛ بوستان حمید
۴. حبی، محمد باقر، مرزآبادی اسفندریارآزاد، نوری، رضا (۱۳۸۹) میزان آگاهی از روشهای جنگ روانی و مقابله با آن، ناشر: فصذ نامه روان شناسی نظامی، سال، سال اول، شماره سوم، ص. ۷۳-۷۹.
منبابع اینترنتی
۱. محمدی زاده، مهدی (۱۳۹۰) عملیات روانی افکار عمومی و رسانه، ساعت، ۵:۴۵.
www.m۹۱opi.blogfa.com
صادق سیرت
دانش آموخته دانشگاه علامه طباطبایی- ارشد علوم ارتباطات