به گزارش تابناک کردستان، داستان شانسی هم این بود که در یک کیسه کوچک کاغذهای مچاله شده و در یک نایلون بزرگتر جایزهها جلو چشم مشتری بود و خریدار با تکیه بر شانس و بخت خود کل اندوخته روز و شاید هفته را میداد و خروجی کار حتی میتوانست پوچ باشد و، اما رمان قلعه هزار و یک اردک، انتخاب استاندارکردستان به قول وزیر کشور به فصل آخر نزدیک شده و شرکت کنندگان دارند دور نهایی را رقابت میکنند، البته قصه مادر بزرگ پای کرسی نباشد، اما در این ایام بعد از انتخاب دکتر رییسی به عنوان رییس جمهور، ما شاهد شکوفایی طیفهای خاصی بودیم که تا این روزگار در لایهی خفا، پنهان بودند و این روزها با حضور در پایتخت و نشان دادن قدرت و جایگاه خود در تعیین استاندار رگ غیرتشان ماسیده.
قروه ایها با داشتن وزیر و بانه ایها هم با معاملات غیر قانونی و پول شوییهای که در مرز برای بزرگان انجام میدهند و مریوانیها با استفاده از جایگاه این شهر در ایام جنگ و روابطی که با سربازان آن روزگار و مسوولان این وقت دارند هر روز با شخصی به وزارت کشور یا خانههای قدرت مراجعه میکنند و اینگونه است که انتخاب استاندار کردستان همچنان در رکود مانده است.
مردم کوردستان هم در گوشه رینگ نشسته اند و دارند به جنگ قدرت قروه ای، بانه و مریوان نگاه میکنند و براساس شواهد وزیر کشور قرار است در پشت کیسه شانسی بدون پوچ قرار بگیرد و برنده مسابقه قدرت را مشخص کند البته اگر آقای وزیر بدشانس نباشد و از کیسه گزینه پوچ را بیرون نیاورد.
مهناز مبارکی