کد خبر: ۹۶۸۷۱
تاریخ انتشار: ۲۷ شهريور ۱۳۹۴ - ۲۱:۰۸ 18 September 2015

عوامل اجتماعی موثر برگرایش نوجوانان به بزهکاری و راههای پیشگیری از آن

(مطالعه موردی استان آذربایجان غربی)

حمید محمدی_کارشناسی ارشد جامعه شناسی

از آنجائيكه پيشرفت و ترقي هر جامعه اي در گرو سلامتي آن جامعه از هر نظر مي باشد، لذا تحقيق درمورد پدیده بزهکاری نوجوانان بسيار رهگشا براي علت يابي جرائم و خطاها مي باشند تا از اين طريق بتوان كمبودها و نارسائيها را دريافت و در صدد رفع اين مشكلات اقدام نمود. همچنين مي توان تأكيد بر اين نكته كرد كه از اين طريق شايد بتوان مشكلات جامعه و خصوصاً نسل نوجوان كه مي توان گفت حساس ترين نقطه انعطاف پذير يك جامعه است را به نحوي رفع نمود تا آنجا كه بتوان از اين راه يك استراتژي براي پيشبرد اهداف علمي و فرهنگي جامعه اتخاذ نمود.جوامع بشری در هر شرایطی به همزیستی مسالمت آمیز با همنوعان خود نیازمند هستند. آنچه مسلم است تا امروز به دلیل اختلافات زیر بنایی و ریشه ای مختلفی از جمله در مسا ئل عقیدتی ، فرهنگی و مذهبی و در عین حال تفاوت هایی که در معیارهای سنجش ارزش ها در حیطه های گوناگونی وجود داشته، یک توافق و تفاهم عمومی و جهان شمول استقرار نیافته است. وانگهی، تمام انسان ها از هر قوم و قبیله، نژاد و مذهب، دین و عقیده اتفاق نظر دارند که یکی از محوری ترین اعمال فردی و اجتماعی ،تربیت و هدایت درست کودکان برای آینده می باشد. اقدامی که شرط ضروری و انکار ناپذیر رشد و ترقی جامعه ی انسانی تلقی می شود. کودکان و نوجوانان سرمایه های معنوی جامعه می باشند و سلامت روح و جسم آن ها تضمین کننده ی سلامت جامعه در آینده است. بنابراین مسائل آنان از جمله مسائلی است که باید به آن ها توجه ویژه ای مبذول داشت. بررسی ریشه ای مسائل اطفال و از آن جمله بزهکاری نوجوانان، برای رسیدن به یک جامعه ی ایده آل شرطی ضروری است. اصولا بزهکاری عبارت است از جرائم کم اهمیت و چون اطفال معمولا مرتکب این نوع جرائم می شوند، در مورد اطفال استفاده از واژه بزهکاری بهتراز استفاده واژه مجرمیت است. با یک تعریف ساده میتوان گفت، طفل بزهکار فردی است که قبل از رسیدن به سن هیجده سالگی، مرتکب جرمی شود. درواقع از قدیم الایام گفته اند، پیشگیری بهترازدرمان است. طبعا اگر طفلی به هر دلیلی از ابعاد جسمانی، روانی و رفتاری به نقصان و یا انحرافی مبتلا گردد، قهرا بازپروری وی مستلزم صرف هزینه های هنگفت و مضاعفی خواهد بود. برخورداری از یک سیاست جنائی و کیفری متناسب با شرایط و وضعیت نوجوانان می تواند به جامعه مدنی جهت پیشبرد یکی از اهدافش که پیش گیری از وقوع جرائم در آینده است، کمک فراوانی کند.

بیان مساله

خانواده، گروه كوچكي است كه ويژگي اساسي و غير قابل تفكيك آن صميمت آن است. اجتماعي كردن نسل آينده جزء بديهي‌ترين و اساسي‌ترين وظايف خانواده است(روزن باوم،149:1973). محبت موجب استواري كانون خانوادگي است، نفرت در جهت معكوس آن جريان دارد و متضمن نفاق و جدايي و مخاصمه و جدال است. هنگامي كه نفرت و اختلاف عميق و مخاصمه به كانوني راه يافت، بقاي نظم خانوادگي بين افراد آن متزلزل و دشوار مي‌شود. امروزه با پیشرفت سریعی که در تمام زمینه ها نصیب جرم شناسی شده است، هم در مورد فرد تحقیقات لازم به عمل می آید و هم جرم و عوامل مؤثر بر آن مورد نظر قرار می گیرد یعنی در حقیقت علم جرم شناسی شامل بررسیهای جرم و مجرم شده است(صدیق:58:1376).از دیدگاه جامعه شناسی انحرافات، انحراف اجتماعی به دو طبقه بزهکاری و جرم قابل تقسیم است. گفتنی است که این طبقه بندی نه برحسب نوع و شدت رفتار انحرافی، بلکه براساس سن افراد در هنگام ارتکاب چنین اعمالی است. بنابراین، چنانچه رفتار انحرافی توسط بزرگسالان صورت گرفته باشد، آن را جرم می نامند و در صورتی که نوسط نوجوانان و جوانان انجام شده باشد، به عنوان بزهکاری محسوب می شود.(احمدی،1384، 8؛زنگنه،1383،107).بزهکاری نوجوانان با اثر منفی روانی، اقتصادی و اجتماعی مباحث مهم ایران هستند.زیرا جامعه ی ایران از نظر ساختار جمعیتی، کشوری با جمعیت نوجوان و جوان است.نوجوانان وجوانان بزرگترین سرمایه های هرکشورمحسوب میشوند، شناخت وضعیت اجتماعی واقتصادی مجرمین نوجوان، برای مربیان مسائل تربیتی،مددکاران اجتماعی،افرادپلیس و تمامی کسانی که با جوان و نوجوان به گونه ای در تماس هستند، جهت برنامه ریزی دقیق و بازسازی به منظور به حداقل رساندن جرم در جامعه می تواند مفید باشد. نحوه رفتار و روابط پدر و مادر در خانواده یا نداشتن محیطی نشاط آور و فرح بخش تأثیری نامطلوب در روح نوجوان و جوان می گذارد. هر نوجوان و جوانی در کانون خانواده احتیاج به حمایت و محبت از طرف والدین خود دارد(صدیق:58:1376). عوامل گوناگونی در بروز بزهکاری موثر است و تنها نمی توان علت خاص و واحدی را برای آن در نظر گرفت. عوامل مختلفی نظیر عوامل اجتماعی ، اقتصادی ، فیزیولوژیکی و ... در کنار هم باعث می شوند که بزهکاری در نوجوانان به منصه ی ظهور برسد. برخی ازپژوهشگران معتقدندزمانی که بحرانهای اقتصادی- اجتماعی کانون خانواده را در بر می گیرد، مخصوصاً در شرایط فقر و بیکاری خانواده دچار بحران خواهد شد در این شرایط طیف وسیعی از انسانها ناچارند برای تأمین معاش خود به کارهای خسته کننده و آن هم در ساعاتی طولانی تن به کار دهند، در چنین شرایطی جایی برای توجه به دیگر فرزندان باقی نمی ماند(صدیق:58:1376).بزهكاري پديده اجتماعي جهاني است كه معمولاً براي جرايم نوجوانان زير ۱۸ سال به كار برده مي شود. گرچه، جوامع گوناگون برحسب وضعيت اقتصادي و اجتماعي خود با انواع متفاوتي از آن روبه رو هستند. در همه جوامع انساني اصطلاح بزهكار در مورد افرادي به كار برده مي شود كه اعمال خلاف قانون يا موازين مذهبي آن جامعه انجام مي دهند. با توجه به اين كه احكام در جامعه هاي گوناگون متفاوت است، فرد متخلف در يك جامعه ممكن است در جامعه ديگر از تخلف مبري باشد. روابط افراد در جامعه بر نظم و قواعد خاصی استوار بوده است. در حقیقت، زندگی اجتماعی از طریق این قواعد یا هنجارهای اجتماعی تداوم می یابد. وقتی که اعمال و رفتار افراد بر خلاف هنجارها و انتظارات عمومی باشد، از آن تحت عنوان انحراف اجتماعی یاد می شود. البته انحراف اجتماعی به لحاظ زمان، مکان، مقام و ... امری نسبی است. دركشورها بزهكاري به مجموعه كل جرايمي گفته مي شود كه در صورت ارتكاب، مجازات هايي از قبيل قصاص، ديات، حدود و تعزيزات را در پي دارد. هر روز در كنار ما چندين بار از اين جرايم به وقوع مي پيوندد و وقتي روزنامه ها را ورق مي زنيم در صفحه حوادث با انواع بزهكاري آشنا مي شويم، چاقوكشي، ضرب و جرح، دزدي، تجاوز و وقتي از خيابان عبور مي كنيم سازمان هايي نظير كانون اصلاح و تربيت، نيروي انتظامي، و دادگاه هايي را مي بينيم كه براي مجازات اين گونه افراد به وجود آمده اند. پيچيدگي عوامل مؤثر در پديده بزهكاري سبب شده است كه هر گروه از محققان آن را از ديدگاهي خاص بررسي كنند. هدف ازاین بررسی آن است که با تکیه بر نظریه های موجود جامعه شناسی دربارة بزهکاری کودکان و نوجوانان با استفاده از داده های عینی که از افراد مجرم بدست می آوریم و با بکارگیری تحلیلهای پیشرفته آماری مسئله جرم نوجوانان یا به طور جامع بررسی کنیم و به ساختار عوامل مؤثر بر جرم در بین این دو گروه پی ببریم،در این تحقیق مسئله مورد بررسی جرم و عوامل مؤثر بر آن در بین نوجوانان استان آذربایجان غربی می باشد. ولی تا حالا فكر كرده ایم چه عواملی در به وجود آوردن فرد بزهكار مؤثر است؟

اهمیت مساله و ضرورت تحقیق

از آنجا که خانواده نخستین گروهی است که به صورت طبیعی وجود داشته و جامعه بر آن بنا شده است، چگونگی و کیفیت عملکرد در خانواده در تحقیق وظایف هایش شاخص مناسبی جهت ارزیابی عملکرد جامعه می باشد(احمدی،1386،5). پیامدهای سوء جرم نوجوانان نه تنها بر پیکر جامعه بلکه بر خانواده و تمام کسانی که به نوعی با خانواده در ارتباط می باشند، اثر منفی می گذارد،شول و دواک عنوان کرده اند که ارتباطات خانواده ممکن است حتی مهمتر از ارتباطات گروه همتایان در پیش بینی جرم می باشد، سالیانه هزینه بسیار سنگینی برای نگهداری، درمان و توان بخشی نوجوانان مجرم بر دوش جامعه نهاده می شود، که عده برنامه های اصلاحی و تربیتی این قبیل افراد متمرکز بر اصلاح و تغییر رفتار فرد مجرم است، غافل از اینکه این نوجوان آسیب دیده محصول کج کارکردی و بد عملکردی خانواده می باشد و بدون شناخت عوامل زمینه ساز و تلاش برای تغییر روابط درونی خانواده، اصلاح رفتار فرد مجرم شعاع عمل محدود داشته و اثر بخشی مطلوبی نخواهد داشت. امروزه یکی از مهم‌ترین مباحث مورد توجه جرم‌شناسان و سیاستگذاران جوامع مترقی، بزهکاری نوجوانان است زیرا نتیجه تحقیقات جنایی نشان داده تمایل به ارتکاب جرم در بیشتر مجرمان بزرگسال در دوران کودکی به وجود آمده، دورانی که خصوصیات اخلاقی و رفتاری انسان‌ها در آن شکل می‌گیرد و تغییر شخصیت افراد پس از نوجوانی در موارد نادر و با دشواری میسر است.اغلب بزه دیده دیروز بوده است پس کوشش برای پیشگیری از بزهکاری در کودکان و نوجوانان در چشم‌اندازی بلند‌مدت دستاوردهایی بزرگ به ارمغان خواهد آورد که برای نیل به این هدف، باید دلایل این پدیده را شناخت و در جهت حل آن قدم برداشت. اگر با ديدي جامعه‌شناسانه به اين پديده نگريسته شود بزهكاري را مي‌توان به منزله يك بيماري اجتماعي تلقي نمود كه بايد معالجه شود. مسلماً براي مبارزه با هر مرضي بايد ابتدا آن را شناخت و به زمينه‌هاي پيدايش آن پي‌برد، سپس بيمار را نجات دار و از بروز دوباره اين عارضه پيشگيري نمود. چنانچه بزهكاري يك عارضه و آسيب اجتماعي تلقي شود، لذا «قشر نوجوان» به عنوان يكي از اقشار آسيب‌پذير جامعه در معرض ابتلا به اين عارضه هستند يا به نوعي از آن دچار شده‌اند.بررسي علت‌ها، سبب مي‌شود كه مسئولين مربوط، به چگونگي شكل‌گيري اعمال نابهنجار شناخت پيدا كنند، آنگاه شيوه‌هاي صحيح و مناسب مبارزه با آنها را جستجو نمايند. لذا اينگونه مطالعات و تحقيقات ضرورت مي‌يابند تا كجروي ها و جرايم بهتر و عميق‌تر شناخته شود، منشاء آنها كشف گردد و بالاخره راههاي اصلاح و بازپروري بزهكاران هموار گردد. بالاخره اين قبيل كاوش‌هاست كه امكان پيشگيري از ابتلاء به انحراف و سقوط استعدادها را در نيروهاي انساني بالقوه جامعه، فراهم مي‌سازد و خانواده و دولت، حال و آينده كشور از خسارات مادي و معنوي فراواني رهايي مي‌يابند.در سال1390در زندان های استان آذربایجان غربی ومراکز اصلاح و تربیت استان حدود 8487نفر به سر می برند که حدود 7934نفر ازمردان بوده که حدود 731نفر زیر 19 سال بوده است(سالنامه آماری استان آذربایجان غربی،1389) که حدود 650 نفر پسران بزهکار بوده و مابقی دختران بوده است.با توجه به اينكه سازندگي فرداي جامعه بستگي به نيروي فعال پر شور و سلامت جسمي و روحي نسل نوجوان دارد، لازم است كه همه امكانات جامعه را براي پيشگيري و مبارزه و ريشه كن كردن بزهكاري نوجوانان كشورمان، استان آذربایجان غربی به كار ببريم که ضرورت و اهمیت مساله تحقیق را نشان می دهد:

اهداف تحقیق

هدف کلی:تعیین عوامل اجتماعی موثر بر بزهکاری نوجوانان در استان آذربایجان غربی.

اهداف جزئی

·تعیین رابطه میزان پایبندی مذهبی خانوادگی و بزهکاری نوجوانان در استان آذربایجان غربی.

·تعیین رابطه میزان فقر فرهنگی خانواده و بزهکاری نوجوانان در استان آذربایجان غربی.

·تعیین رابطه بین دوستان ناباب و بزهکاری نوجوانان در استان آذربایجان غربی.

·تعیین رابطه بین فقر اقتصادی خانواده و بزهکاری نوجوانان در استان آذربایجان غربی.

·تعیین رابطه بین اعتیاد والدین و بزهکاری نوجوانان در استان آذربایجان غربی.

·تعیین رابطه بین از هم گسیختگی و طلاق والدین با بزهکاری نوجوانان در استان آذربایجان غربی.

·تعیین رابطه بین سن، جنس و تحصیلات و بزهکاری نوجوانان در استان آذربایجان غربی.

مروری بر تحقیقات پیشین

بررسی و مطالعات جوانان محبوس وزندانی در شهر تهران، نابسامانی خانوادگی را یکی از عوامل موثر بر بزهکاری جوانان میدانند(احمدی،1384،133).درکوششی برای شناخت سبب شناسی بزهکاری، «روزنبیوم» (1989) دریافت که نوجوانانی که پیوند قومی باوالدینشان دارند کمتر مستعد برای انجام بزهکاری هستند. فالانری وهمکاران(1999) گزارش داده‌اند که نوجوانان بدون والدین به ویژه در زمان ساعات بعد از مدرسه استعداد بیشتری برای دست زدن به اقدامات بزهکارانه دارند. اطفال کانون اصلاح وتربیت شهر تهران (1348-1351) نشان داد که بین چهل تا پنجاه درصد این اطفال متعلق به خانواده های از هم گسیخته بوده اند. همچنین در پژوهشی علمی دیگری که در بند اصلاح و تربیت اردبیل به انجام رسیده، از لحاظ فراوانی بزهکاری نشان داده شده که بیشترین رقم بزهکاری را نوجوانان بین هیجده تا بیست سال مرتکب شده اند (8/53 درصد). از لحاظ سطح تحصیلات نیز نتایج بدست آمده حاکی از اینست که دقیقا یک رابطه معکوس بین فراوانی بزه و تحصیلات این افراد بزهکار وجود دارد. در واقع هر چه سطح تحصیلات آن ها افزایش یافته، درمقابل فراوانی ارتکاب جرم در آن ها کاهش یافته است. در مورد رابطه تعداد خانوار افراد بزهکار در مقابل فراوانی بزه نیز باید گفت که در کل نوجوانان بزهکار با خانواده پر جمعیت، بیشتر از نوجوانان بزهکار با خانواده کم جمعیت مرتکب اعمال ضد اجتماعی می شوند. از اطلاعاتی که این پژوهش بدست آمده، به خوبی نمایان است که خانواده بزهکاران دچار نوعی اختلال و اشکال به صور مختلفی همچون ازدواج مجدد، اعتیادو ... می باشند.کوهن بر این باور است که خرابکاری بیشتر به وسیله پسران جوان طبقات پایین جامعه با هدف کسب مقام و منزلتشان در گروه انجام می شود زیرا آنها قادر به دست یابی استانداردهای طبقه متوسط نیستند. پژوهشی که در زمینه انحرافات اجتماعی نوجوانان و جوانان انجام شده است، نشان می دهد بین شیوه های تربیت استبدادی، میزان پایبندی مذهبی والدین و نوع معاشران پاسخ گویان با متغیر وابسته (گرایش به مواد اعتیاد آور نوجوانان) رابطه معناداری وجود دارد. اما رابطه بین چهار متغیر دیگر(شیوه ی تربیت دموکراتیک، میزان نابسامانی خانواده ها، میزان استفاده از اوقات فراغت و مهاجرت) با گرایش نوجوانان و جوانان به مواد اعتیادآور معنی دار بوده است(موسی نژاد1378،205).تحقیقات انجام داده شده در زمینه بزهکاری نوجوان دختر در تهران نشان داده است که شیوه تربیتی مستبدانه و غفلت وبیتوجهی والدین، در گرایش نوجوانان به بزهکاری موثر بوده است(راهب،1380،چکیده). بررسی علل بزهکاری نوجوانان در مشهد نشان داده است که نابسامانی و از هم گسیختگی خانوادگی، سوء رفتار والدین، عدم توجه به خواسته ها، و نیازهای نوجوانان، منجر به فرار از خانه و خانواده و افتادن در دامان دوستان ناباب و محیط های نامساعد و سرانجام منجر به نابهنجاری ها و کج رفتاری ها در اجتماع می شود(سرابندی، 1386، 120).فیشرراستون وهمکاران(1993)عنوان کرده‌اند که در جوانان خانواده‌های والدینی سالم (زوج والدینی) مشکلات مدرسه کمتری نسبت به کودکان خانواده‌های تک والدینی گزارش می‌شود.طبق گزارشی که یکی از حقوقدانان به نام گادلی برای سومین کنگره جرم شناسی تهیه کرده بود، نشان می داد که هفتاد درصد از کودکان و نوجوانان بزهکار، خانواده گسسته و در هم ریخته داشتند و آمار مشابه در کشور ایران بر روی اطفال کانون اصلاح وتربیت شهر تهران (1348-1351) نشان داد که بین چهل تا پنجاه درصد این اطفال متعلق به خانواده های از هم گسیخته بوده اند.در تحقیقی که اندرسون در سال 2002 در مورد بزهکاری نوجوانان انجام داد، دریافت نوجوانانی که در خانواده های تک والدی زندگی می کنند و یا در خانواده های نابسامان به سر می برند، احتمال رفتار بزهکارانه شان بیش تر بوده است (اندرسون،2002،585).در پژوهشی که هافمن در زمینه بزهکاری انجام داد، دریافت نوجوانانی که در خانواده هایی به سر می برند که وقایع استرس زا را تجربه می کنند و همچنین والدین آنها نظارت کمی بر اعمال و رفتار آنان دارند، احتمال اینکه به رفتارهای بزهکارانه سوق یابند، بیشتر است(هافمن،2003، 753). در پژوهشی که 165 نوجوان مجرم را از طریق مصاحبه مورد مطالعه قرار دادند، دریافتند که اغلب نوجوانان بزهکار دارای خانواده های پرجمعیت،نابسامان، مهاجر و به لحاظ اقتصادی و آموزشی در سطح پایینی قرار دارند و کنترل و نظارت کافی در خانواده آنان وجود ندارد(ساکر و همکاران،3005،430). همچنین مطالعات نشان داده است که اغلب جرائمی که نوجوانان مرتکب شده اند، بطور گروهی و در ارتباط با دوستان منحرف انجام شده است(چانگ و استین برگ،2006،320). برخی از نظریه های جامعه شناسی انحرافات نظیر نظریه بوم شناختی (شاو و مک کی،1942) و نظریه فشار(مرتن، 1938) با استناد به آمارهای رسمی انحرافات اجتماعی، پایگاه اقتصادی، اجتماعی خانواده را از متغیرهای مربوط به بزهکاری دانسته اند. هاگان و فوستر در پژوهشی که در مورد بزهکاری انجام داده اند، دریافتند که پسران نسبت به دختران بزهکارترند و نوجوانان دارای خانواده های تک والدی نسبت به خانواده های والدینی از بزهکاری بیشتری برخوردارند(هاگان وفوستر،2003، 689).روابط والدین با یکدیگر و با فرزندان در پرورش عاطفی و اجتماعی نوجوانان نقش موثری داشته است و ناسازگاری زناشویی والدین می تواند موجب گرایش فرزندان به بزهکاری شود. از طرف دیگر، سازگاری والدین و روابط منطقی و محبت آمیز بین والدین و فرزندان که به وحدت خانوادگی می انجامد ارتباط جوانان را با گروههای همسال بزهکار محدود ساخته و از گرایش آنان به رفتار بزهکارانه می کاهد. نتایج آزمون تجربی روی 900 جوان 12 تا 19 ساله نشان می دهد الگوهای متقابل اعضای خانواده روابط معنی داری با بزهکاری دارد. بیشتر جوانان بزهکار در این نمونه مورد مطالعه با والدین خود تعارضات و اختلاف آشکار داشته اند و در حالی که با والدینشان به سختی ارتباط برقرار می کردند تعامل آنان با دوستانشان به سهولت انجام می گرفت( سرنکویچ و گیردنو،1987).

مبانینظری تحقیق

نظریه آسیب شناسی اجتماعی

آسیب شناسی اجتماعی، جامعه را با موجود زنده قابل مقایسه دانسته و به شیوع حالت زندگی سالم و طبیعی در آن قائل است. لذا از این منظر بزهکاری نوجوانان چونان مسئله ایی اجتماعی، انحراف از این حالت طبیعی محسوب شده و این بیماری برای افراد و جامعه غیر طبیعی به شمار می آید. بزهکاری نوجوانان از این نگره چونان وضعیت غیر طبیعی افرادی بیمار تعریف می شود که از مجموعه انتظارات معین اخلاقی به واسطه نقصان اخلاقی (آسیب شناسی متقدم) یا وجود نهادها و آداب و رسوم بیمارگون (آسیب شناسی متاخر) انحراف یافته اند. بدین منوال شرایط زمینه ساز بروز بزهکاری نوجوانان شامل پدیده ی تکامل زیستی و اجتماعی است؛ چنان که در این راستا بنا به عقیده آسیب شناسان متقدم، بزهکاران نوجوانان از نظر اخلاقی و زندگی غیر اخلاقی شهری جدید نمایانگر ناکارآمدی فرآیند تطور اجتماعی هستند و این در حالی است که آسیب شناسان متاخر عقیده دارند دراین میان الگوها و نهادهای اجتماعی تکامل یافته اند که در تقابل با نیازهای اساسی انسان می باشند. در زمینه پیامدها هم این دیدگاه، بزهکاری نوجوانان را موجب زیان و خسارت و ناراحتی غیر ضروری برای انسان می داند که در صورت عدم کنترل به واسطه اشاعه، کل جامعه را نابود خواهد ساخت. بالاخره در حیطه ارائه راه حل برای بزهکاری نوجوانان، آسیب شناسان متقدم به اصلاح تعلیم و تربیت اخلاقی از حیث آموزشی اخلاقیات طبقه متوسط به منحرفین یا تولید مثل انتخابی و اصلاح نژاد وارثین اخلاقیات منحط اعتقاد داشته اند؛ ولی آسیب شناسان متاخر به جای اصلاح این بزهکاران به اصلاحات گسترده ی اجتماعی و تغییر نهادها و تعلیمات مدنی شهروندان التفات نموده اند.

نظریه انحراف رفتاری

از دیدگاه نظریه انحراف رفتاری همانطورکه جامعه دارای نقش ها و فرهنگ های کجرو بوده است؛ دارای نقش ها و فرهنگ های همنوا و قانونی نیز می باشد. براین پایه در این چشم انداز بزهکاری نوجوانان چونان رفتار انحرافی افراد و گروههای نوجوان در تخطی از هنجارهای جامعه و تعدی به توقعات هنجارهای آن تعریف شده وعلت اصلی خود را در جامعه پذیری نامناسب خصوصاً از حیث غلبه یادگیری الگوهای ناهمنوایی بر الگوهای همنوایی از گروههای نخستین باز می یابد. در این بین فاصله ساختی میان اهداف و ابزارهای فرهنگی و اجتماعی و نیز وجود خرده فرهنگ های بزهکاری، از جمله شرایط زمینه ساز بروز بزهکاری نوجوانان در این دیدگاه به شمار می آیند و پیامدهایی نظیر هزینه برداری بزهکاری و تحقق جراحات و صدمات مادی و معنوی را برای نوجوانان بدنبال دارند و در شکل کلی تر، گسترش خرده فرهنگ های انحرافی بزهکاران نوجوان میتواند به تقویت نقش های بزهکارانه در میان نوجوانان منجر گردد. بالاخره راه حل مسله اجتماعی بزهکاری نوجوانان در این دیدگاه متضمن بازپروری و جامعه پذیری مجدد بزهکاران نوجوان جهت همنوا سازی آنا با هنجارهای نوجوانان طبقه متوسط بوده که برای نیل به این مقصود هم می توان نسبت به تغییر گروههای نخستین بزهکار نوجوان یا تشویق و تنبیه متوازن همنوایی یا ناهمنوایی آنان در عین کاهش ارتباطشان با نقش های ناهمنوا و افزایش تماسشان بانقش های مشروع اقدام کرد.

نظریه بی سازمانی اجتماعی

دیدگاه بی سازمانی اجتماعی به اتکاء آراء جامعه شناسانی از قبیل کولی، آگبرن، توماس و زنانیکی در بررسی مسائل اجتماعی بیش از آنکه به مطالعه اشخاص بپردازد؛ به تامل و اندیشه در قواعد اجتماعی پرداخته است. در این میان نظریه بی سازمانی اجتماعی خود به دو دیدگاه قدیم و جدید تقسیم گردید، چنانکه دیدگاه قدیم آن بی سازمانی را با انگارشی محافظه کارانه به اجتماع افراد و محیط بلافصل ایشان ارجاع می داد و دیدگاه جدید بی سازمانی با انگارشی رادیکال تر، بی سازمانی را به جامعه منتسب می ساخت و تاکید می کرد مجرم و قربانی و فرد محتاج بازپروری همگی در همین جامعه روزگار می گذرانند. از دیدگاه بی سازمانی اجتماعی جامعه یک نظام پیچیده و پویاست که بخش های مختلف آن از قواعد و مقررات اجتماعی با یکدیگر هماهنگ و منظم می شوند و هنگامی که مسئله ایی یک بخش از نظام را تغییر می دهد؛ سایر بخش های آن می بایست خود را با بخش های دیگر آن هماهنگ و سازگار نمایند. بی سازمانی اجتماعی نهایتاً به ناسازگاری یا سازگاری ضعیف بین قسمت های مختلف اشاره می کند(رابینگتن،وینبرگ،1377، 49).از اینرو این چشم انداز بزهکاری نوجوانان را چونان برآیند بی سازمانی اجتماعی در نظر گرفته که ناتوانی قواعد اجتماعی را نیز منعکس می سازد. در این حال از جمله علل بروز بزهکاری نوجوانان می توان از تغییرات اجتماعی نام برد که مسبب ناهماهنگی قسمت های گوناگون و با مناسب سازی قوانین موجود از انتظام روابط و رفتارهای افراد خصوصاً نوجوانان جلوگیری می کند.

نظریه برچسب زنی

دیدگاه برچسب زنی، بزهکاری نوجوانان را چونان تعریف ذهنی در نظر می گیرد تا محصول شرایط عینی. بدین سان این چشم انداز به تعمیم و کاربرد و پیامدهای تعاریف اجتماعی به مثابه برچسب های اجتماعی گروهها و عوامل گوناگون چونان برآیند تعاملات افراد و گروهها توجه دارد و در این راستا در تعریف بزهکاری نوجوانان مدعی می شود هنگامی افراد یا وضعیت هایی به منزله نوجوانان بزهکار و بزهکاری نوجوانان در نظر می آیند که سایرین بر همین اساس در برابرشان واکنش نشان می دهند و نه به لحاظ بدی و شرارت ذاتی، بلکه به واسطه لکه ننگ و قبحی که دیگران به آن می چسبانند تبدیل به مسئله ای اجتماعی می شوند. همچنین در زمینه برچسب زنی بزهکاری نوجوانان باید گفت برچسب زدن به نوجوان بزهکار یا بزهکاری نوجوانان چونان فرد و وضعیتی مسئله آمیز معمولاً منجر به تنظیم مجدد روابط اجتماعی نظیر منزوی سازی نوجوانان بزهکار از سایر نوجوانان همنوا، اختتام اقدام ظاهراً اصلاحی برچسب زنی به تثبیت بیشتر بزهکاری در نزد نوجوانان، گسترش خرده فرهنگ نوجوانان بزهکار به واسطه پیوندشان در نتیجه نیاز آنها برای کسب حمایت متقابل از یکدیگر و لذا امکان بروز فساد در کارگزاران کنترل اجتماعی مثل ارتشاء خصوصاً در رابطه با جرائم بدون قربانی نوجوانان چون قماربازی و فحشاء و استعمال مواد مخدر می انجامد. این دیدگاه برای از بین بردن بزهکاری نوجوانان دو راه حل پیش بینی می نماید که عبارتند از: در وهله اول اجتناب از طبقه بندی نوجوانان در قالب دسته های بزهکار و برچب زدایی از بزهکاری های حرفه ای به منظور کاهش رنجش ناشی از برچسب زنی و در وهله و مرحله دوم انسداد مسیر انحرافات آتی در میان نوجوانان بوده است.

نظریه انتقادی

تحت شرایطی دیدگاه انتقادی کارل مارکس در شکلی متقدم به مسئله تغییر پرداخت. از دیدگاه نظریه انتقادی، مسئله ی اجتماعی بزهکاری نوجوانان چونان انعکاس سرشت نابرابر شئون ثروت و قدرت در جامعه، ریشه در استثمار طبقه تابع توسط طبقه حاکم دارد و به عبارتی متضمن طرز تلقی حاکمان از تخطی های تابعان از سیطره استثماری است. از این رو سلطه ی طبقاتی و استثمار سرمایه دارانه از مهم ترین علل و دلایل تکوین و استمرار و تشدید انواع انحرافات اجتماعی و من جمله بزهکاری نوجوانان در نزد طبقات اجتماعی به شمار می آیند. به علاوه دامنه و شدت سلطه طبقاتی در قبال ناآگاهی طبقاتی است که بر میزان بزهکاری نوجوانان در جامعه افزوده یا از آن می کاهد. در این صورت پیامدهای بزهکاری نوجوانان در تناسب رشد انحراف با رشد نظام سرمایه داری و به عبارتی تناظر انحراف با خصایص ادوار متطور اجتماعی جلوه گر شد و لذا گسترش فعالیت های سیاسی و خصوصاً انقلاب و مبارزه با نابرابری را تا نفی سرمایه داری به منظور حل مسائل اجتماعی و به ویژه بزهکاری نوجوانان ضروری می سازد. در این راستا لوئیس کوزر در زاویه ی دیدگاه انتقادی، به کارکردهای مثبت تغییر پرداخت و از این حیث تاکید براین نکته که کارکرد هنجارها و نهادهای جدیدی به بار می آورد.

فرضیه های تحقیق

·بین میزان پایبندی مذهبی خانوادگی و بزهکاری نوجوانان رابطه وجود دارد.

·بین فقر فرهنگی خانواده و بزهکاری نوجوانان رابطه وجود دارد.

·بین دوستان ناباب و بزهکاری نوجوانان رابطه وجود دارد.

·بین فقر اقتصادی خانواده و بزهکاری نوجوانان رابطه وجود دارد.

·بین اعتیاد والدین و بزهکاری نوجوانان رابطه وجود دارد.

·بین از هم گسیختگی و طلاق والدین با بزهکاری نوجوانان رابطه وجود دارد.

·بین سن، جنس و تحصیلات و بزهکاری نوجوانان رابطه وجود دارد.

مدل نظری بزهکاری نوجوانان

تعریف مفاهیم و متغیرهای تحقیق

بزهکاری نوجوانان

تعریف نظری:این مفهوم به جرم یا اعمال خلاف قانونی اطلاق می شود که از سوی نوجوانان صورت می گیرد. جامعه شناسان این مفهوم را در مورد شکستن قانون یا حکمی به کار می برند که از سوی فردی صورت گرفته است که سن او زیر سن معینی است که جامعه، سن بلوغ قانونی به شمار می آورد. تعریف عملیاتی: بزهکاری نوجوانان برای عملیاتی شدن از طریق سرقت،کیف قاپی، درگیری،قتل و... صورت پذیرفته است.

خانواده

تعریف نظری:گروه كوچكي است كه ويژگي اساسي و غير قابل تفكيك آن صميمت آن است. اجتماعي كردن نسل آينده جزء بديهي‌ترين و اساسي‌ترين وظايف خانواده است. (روزن باوم، 149:1973). تعریف عملیاتی: خانواده عبارتند از زن و مرد و فرزند که از طریق ازدواج رسمی صورت پذیرفته است.

میزان تحصیلات

تعریف نظری: عبارت است از میزان کسب علم و دانش از طریق آموزش های رسمی که منجر به کسبمدرک رسمی و قانونی می شود.تعریف عملیاتی:تقسیم تحصیلات به زیر دیپلم، دیپلم، فوق دیپلم، لیسانس، فوق لیسانس و بالاتر که براین اساس عملیاتی و طبقه بندی شده است.

پایگاه اقتصادی – اجتماعی

تعریف نظری:منظور از پایگاه اقتصادی- اجتماعی موقعیتی است که فرد نسبت به دیگران در سلسله مراتب اجتماعی کسب می کند و به عبارتی دیگر، ارزشی است که جامعه برای نقش خاصی قائل می شود. تعریف عملیاتی: هر سنجه ای که می کوشد افراد، خانواده ها ، یا خانوارها رابر مبنای شاخص هایی چون : شغل، درآمد و تحصیلات طبقه بندی کند.

بی هنجاری

تعریف نظری:به عقیده سیمن احساس بی هنجاری وضعیتی فکری و ذهنی استکه در آن فرد این احتمال را به حد مفرطی بر خور مفروض و متصور می دارد که تنها کنش هایی که فرد را به حوزه های هدف نزدیک تر می سازدکه مورد تأیید جامعه نیستند(محسنی تبریزی: 68).تعریف عملیاتی: احساس بی هنجاری با استفاده از نظریه ملوین سیمن با شاخص هایی از جمله :عدم رسیدن به اهداف بر طبق هنجار ها و ارزش های جامعه، عدم اهمیت و پیروی از هنجارها و ارزش های جامعه، رسیدن به اهداف از راه غیر قانونی و رعایت قانون به خاطر ترس از مجازات اندازه گیری شده است.

عوامل محیطی موثر بر وقوع بزه

بی‌شک یکی از عوامل مهم در وقوع بزه محیط‌هایی است که بزهکار با آنها سرو کار دارد. وی تحت تاثیر این محیط‌ها است که شخصیتش شکل می‌گیرد. در این بخش به بررسی مختصر و تاثیر محیط‌های فرهنگی، طبیعی و اقتصادی می‌پردازیم:

محیط فرهنگی: منظور از محیط فرهنگی در جرم‌شناسی کلیه جنبه‌های فرهنگی هر اجتماع اعم از آداب، رسوم، اخلاقیات، اعتقادات و نیز موسسات مربوط به تعلیم و تربیت و کلیه امور مربوط به آنهاست که به نحوی از انحاء شخصیت اطفال و نوجوانان را تحت تاثیر قرار داده و عامل موثری در میزان بزهکاری آنان محسوب می‌شود.

محیط طبیعی: منظور از محیط طبیعی، محیط خارجی‌ای است که انسان در آن زندگی می‌کند و می‌تواند به نحوی در بزهکاری افراد موثر واقع شود. این عامل برای اولین بار مورد توجه « بقراط » قرار گرفت. این دانشمند به پزشکان توصیه نموده بود که قبلا در وضع اقلیمی،‌ فصول و باد و هوا بررسی کنند. « ساترلند» نیز بحث مشابهی در این زمینه نموده می‌نویسد: قرن‌هاست بعضی از مکاتب کوشش کرده‌اند عوامل طبیعی رفتار مجرمانه را کشف و ارائه نمایند نتایج تحقیقات آنان حاکی است که آمار جرایم علیه اموال در ماه‌های زمستان بیش از فصول دیگر نشان می‌دهد و جرایم علیه اشخاص بیشتر در ماه‌های تابستان اتفاق می‌افتد.

محیط اقتصادی: عامل دیگری که ممکن است در بزهکاری اطفال و نوجوانان موثر واقع شود، عامل اقتصادی است که جرم‌شناسان توجه خاصی بدان مبذول داشتند.بنابراین جرم‌شناسان در اصل موضوع که عامل اقتصادی در بزهکاری موثر است اتفاق نظر داشته و اگر اختلافی در پاره‌ای موارد به چشم می‌خورد از نحوه تاثیر جنبه‌های مختلف این عامل قوی است.

عوامل موثر در بزهکاری اطفال و نوجوانان

·نقش خانواده

·عوامل اجتماعی

·عوامل اقتصادی

·نقش دوستان و همسالان

·عوامل روانشناختی و فردی

تاریخچه واکنش اجتماعی در مقابل اطفال و نوجوانان بزهکار

در سال1677اولین دارالتادیب در فلورانس ایجاد شد و در سال1703در رم مرکز اصلاح و تربیت بزهکاران نوجوان و جوان توسط پاپ کلمان یازدهم ایجاد گردید. در سال1786در ایتالیا نیز قانون کیفر همگانی حبس عادی و کیفر شدید را برای اطفال زیر12سال ممنوع کرد و برای ایشان مقرراتی تربیتی را مجاز نمود و نوجوانان خاطی12تا18ساله را به کیفر خفیفه منتسب ساخته است.

همچنین قانون کیفر همگانی1791فرانسه کودکان مجرم زیر16سال را به والدین یا دارالتادیب می سپرد و سنین بالاتر را کیفر مخففه می داد و با این وجود اعدام بزهکاران نوجوان در این قوانین ممنوع بود.اصلاح بزهکاری نوجوانان نخستین بار در انگلستان و در قرن نوزدهم و درسال1815میلادی مطرح شد(محمدی اصل،1384،64). در آن دوران جرائم کودکان و نوجوانان افزایش یافته بود، از آن پس واژه ی بزهکاری اطفال در تمام کشورها متداول گردید. در آمریکا لایحه ی مربوط به تاسیس دادگاه اطفال در سال1891در شیکاگو به مجلس قانونگذاری ایلینویز تقدیم شد. این لایحه درسال1899به تصویب رسید و به صورت قانون در آمد. همزمان با تصویب این قانون دادگاه اطفال دنور تشکیل گردید و این اولین دادگاهی بود که رسماً شروع به کار کرد. فکر تاسیس دادگاه های اطفال و نوجوانان به سرعت در تمام ایالت ها پیدا شد و امروز در تمام ایالات آمریکا دادگاه اطفال وجود دارد. در کشور ما تا قبل از تشکیل دادگاه های اطفال (مصوب سال1338)مرجع قضایی واحد و صلاحیت داری برای رسیدگی به بزهکاری اطفال و نوجوانان پیش بینی نشده بود. با تصویب این قانون دادگاه ویژه اطفال تشکیل شد. در قرن بيستم و خصوصا دوره دو جنگ جهاني، وضعيت برخورد با بزهكاران نوجوان شتاب وافرتري به خود گرفت، مثلا در هلند در1901 مقررات تربيتي صغار زير 18 سال وضع گرديد و در نروژ در 1902سن 14سالگي ضابطه تشخيص صغر كيفري و بزهكاري در سنين 14 تا 18 سال مستوجب كيفر خفيف قرار گرفت. متاسفانه با تصویب قانون اصلاح برخی از مواد قانون آیین دادرسی کیفری مصوب سال 1361 و تشکیل دادگاه های کیفری1و2، حسب رای وحدت رویه قضایی شماره 6 –64/2/23، دادگاه ویژه اطفال و نوجوانان از نظام قضایی حذف و رسیدگی به اتهامات اطفال و نوجوانان بر حسب نوع و شدت جرم ارتکابی در صلاحیت دادگاه های کیفری 1و 2 قرار گرفت. از نظر تاریخی بنظر می رسد که اقدامات مقابله ای با بزهکاری اطفال و نوجوانان و در عین حال ریشه یابی آن خیلی دیر انجام شده واین موضوع از جمله مسائلی است که نهایتاً به یک یا دو قرن پیش باز میگردد. کسانی که اشخاصی کمتر از 18سال تمام را به ارتکاب جرم تحریک نمایند به مجازاتی که در قانون کیفر عمومی برای مجرم اصلی مقرر گردیده محکوم می شوند(علومی،1384،42). بدین سان بنظر می رسد سه نکته اصلی در این قانون نسبت به بزهکاران نوجوان را رعایت کرده که عبارتند از: شناخت انگیزه و عوامل و آثار فرهنگی و اجتماعی و شخصیتی و اقتصادی ارتکاب بزه توسط نوجوانان، انتخاب راه مفید درمان بزهکاران نوجوان و ایجاد سازمان های تربیتی و قضایی و حمایت از آنها(محمدی اصل،1384، 72).

روش تحقیق

روش این تحقیق بر اساس رهیافت علمی و از نوع پیمایش علمی بوده است. پیمایش غالباً با تعیین افرادی که نماینده و معرف گروه مورد بررسی اند(نمونه) و طرح سوالاتی که باید از آنها پرسیده شود، آغاز می شود(بیکر،1377،24). در تحقیق حاضر از پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات به شیوه ی پیمایش خود اظهاری به دست آمد. یکی از روش های مرسوم در علوم اجتماعی روش پیمایشی است. پژوهش حاضر نیز یک بررسی پیمایشی است. روش پیمایشی را می توان به عنوان روشی در جمع آوری داده ها که براساس آن گروه معینی از افراد به پرسش های یکسانی پاسخ می دهند، تعریف کرد.

جامعه آماری ونمونه آماری

جامعه آماری پژوهش، تعداد پسران بزهکار در مقطع زمانی 1390 بوده است که در زندان و مراکز اصلاح و تربیت به سر می برند.در سال1390در زندان های استان آذربایجان غربی ومراکز اصلاح و تربیت استان حدود 8487نفر به سر می برند که حدود 7934نفر ازمردان بوده که حدود 731نفر زیر 19 سال بوده است که حدود 650 نفر پسران بزهکار بوده و مابقی دختران بوده است. و از 731 نفر بزهکار در زندان و مراکز اصلاح و تربیت استان بر اساس فرمول کوکران نمونه‌گیری به عمل آمد که 195 نفر نمونه آماری براساس فرمول کوکران بدست آمد.برای برآورد حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده می‌شود. در این فرمولN= اندازه جامعه آماری وn= حجم نمونه وq= 5/0 وp= 5/0 وt= 96/1 با ضریب اطمینان 95 درصد وd= 05/0 دقت احتمالی مطلوب ‌است (مؤمنی، منصور و دیگری، 1389: 220).

n =

نتایج تحقیق

·نتایج تحقیق نشان می دهد که حداقل سن پاسخ گویان12سالوحداکثر سن آنان19سال بوده است. بیشترین تعداد پاسخ گویان بین سنین15تا18سال هستند که0/68درصد از افراد مورد مطالعه را شامل می شود. همچنین میانگین سن پاسخ گویان17/20است. به عبارت دیگر، اغلب افراد در اوایل دوره جوانی مرتکب بزهکاری شده اند. همچنین یافته های تحقیق نشان می دهد که محل تولد74درصد درصد پاسخگویان شهر و26درصد آنان روستا است.

·سطح تحصیلات46درصد از پاسخ گویان راهنمایی،22درصد ابتدایی،22درصد بی سواد وتنها 10درصد آنان دارای مدرک و تحصیلات دیپلم می باشند. همچنین58درصد از پدران پاسخ گویان بی سواد،18درصد ابتدایی،12 درصد راهنمایی،8 درصد دیپلم و تنها4 درصد از آنان دارای تحصیلات فوق دیپلم و بالاتر بوده اند.

·علاوه بر این مادران نیمی از پاسخ گویان بی سواد(46/0)،32درصد ابتدایی و فقط و فقط 12حدود درصد از مادران آنها دارای تحصیلات راهنمایی و بالاتر بوده اند.

·در بین خانواده های بزهکاران مورد مطالعه حدود32درصد از خانواده های بزهکاران ازهم گسیخته و طلاق گرفته اند و حدود27 درصد از والدین آنها معتاد بوده و یا در خرید و فروش مواد مخدر نقش داشته اند.

·نتایج تحقیق نشان می دهد که52 درصد پاسخ گویان درخانواده های هفت نفره و بیشتر،38 درصد از آنا دارای خانواده های چهار تا شش نفره بوده و تنها10درصد از آنان دارای خانواده های 3 نفره و کمتر هستند. بنابراین اغلب پاسخ گویان در خانواده های شلوغ و پرجمعیت به سر می برند.

·نتایج تحقیق حاکی از آن بوده است که پدر اغلب پاسخ گویان در مشاغل پایین اشتغال داشته اند،12درصد آنان بیکار و9درصد از آنان فوت کرده اند.

·علاوه بر این، یافته های تحقیق نشان می دهد که درآمد ماهیانه36 درصد از خانواده های پاسخ گویان کمتر از 200هزار تومان،43درصد از آنان بین 200 تا 400 هزار تومان،18 درصد از آنان بین401 تا 600 هزار تومان و تنها میزان درآمد3 درصد آنان بیشتر از 600 هزار تومان می باشد.

·نتایج تحقیق نشان می دهد که حدود67 درصد از پاسخ گویان بیشتر اوقات خود را بادوستان و همسالانی صرف کرده اند که به رفتارهای انحرافی و نادرست مشغول بوده اند.

·نتایج نشان می دهد که تقریباً نیمی از پاسخ گویان در سطح زیاد و خیلی زیاد،23 درصد آنان در حد متوسط و54 درصد افراد مورد نمونه به میزان کم و خیلی کم به تفریح و سرگرمی بادوستان و همسالان خویش مشغول بوده اند. بنابراین نتایج نشان می دهد که از یک سو سهم ناچیزی از اوقات فراغت خویش را درکنار خانواده شان می گذرانند و از سوی دیگر ترجیح می دهند که بیشتر اوقات خود را همراه دوستان خویش بگذرانند.

·بر اساس نتایج تحقیق امکانات گذران اوقات فراغت در محل سکونت48 درصد از پاسخ گویان در حد کم و خیلی کم،35درصد از در سطح متوسط و تنها 13 درصد از پاسخ گویان از افراد، امکانات موجود در محل سونت خود را به منظور گذراندن اوقات فراغت مناسب در حد زیاد و خیلی زیاد ارزیابی کرده اند.

·بر اساس نتایج تحقیق، جرائم پاسخ گویان به ترتیب عبارتند از: مخدر (36/0)،سرقت(22/0)، روابط نامشروع(18/0)، تخلفات راهنمایی رانندگی(11/0 )، نزاع و درگیری(5/0) و قتل(3/0 ).همانطورکه ملاحظه می شود بیشترین جرم افراد، چاقاق مواد مخدر و کمترین مربوط به قتل می باشد.

·نتایج تحقیق نشان داد که تقریباً نیمی از افراد (58/0 )، دوستان ناباب خود را مقصر اصلی در ارتباط با جرم و بزهکاری دانسته اند.

·نتایج تحقیق نشان داد که تقریباً نیمی از افراد (79/0 )، نابسامانی خود را مقصر اصلی در ارتباط با جرم و بزهکاری دانسته اند.

·نتایج تحقیق نشان داد که تقریباً نیمی از افراد (79/0 )، فقر اقتصادی خانواده خود را مقصر اصلی در ارتباط با جرم و بزهکاری دانسته اند.

·سرانجام از دیدگاه پاسخگویان عوامل سه گانه دوستان ناباب، فقر اقتصادی خانواده و نابسامانی خانواده زمینه انحراف و بزهکاری نوجوانان در سطح جامعه را فراهم می کند.

توزیع پاسخگویان بر حسب موثر دانستن دوستان ناباب در بزهکاری نوجوانان

Figure1

توزیع پاسخگویان بر حسب موثر دانستن نابسامانی خانواده در بزهکاری نوجوانان

Figure2

توزیع پاسخگویان بر حسب موثر دانستن فقر اقتصادی خانواده در بزهکاری نوجوانان

Figure3

عوامل اجتماعی موثر بزهکاری

در این قسمت به بیان روابط ما بین متغیرها مستقل(فقر اقتصادی خانواده،دوستان ناباب،اعتیاد والدین، فقر فرهنگی خانواده، دوستان ناباب، از هم گسیختگی و طلاق والدین، میزان پایبندی مذهبی، سن و جنس و تحصیلات) و متغیر وابسته (بزهکاری نوجوانان) اشاره می شود. با توجه به اینکه سطح سنجش متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون که از دقت بیشتری در این زمینه برخوردار است، استفاده می شود.

جدول1- همبستگی بین بزهکاری پاسخ گویان و عوامل اجتماعی موثر برآن

sig

مقدار

ضریب

متغیرها

ردیف

000/0

0/78

پیرسون

فقر اقتصادی خانواده

1

000/0

0/85

پیرسون

فقر فرهنگی خانواده

2

000/0

0/65

پیرسون

طلاق والدین

3

0/000

0/83

پیرسون

پایبندی مذهبی

4

000/0

0/76

پیرسون

سن،جنس و تحصیلات

5

000/0

0/94

پیرسون

اعتیاد والدین

6

000/0

0/88

پیرسون

دوستان ناباب

7

بحث و نتیجه گیری

بر مبنای نتایج پژوهش حاضر، سرقت پول و کیف قاپی و سرق کالا و انحرافات جنسی و خرید و فروش مواد مخدر بیشترین میزان انحرافات رفتاری نوجوانان بزهکار استان آذربایجان غربی را به خود اختصاص داده است که با کمی تحصیلات و درآمد والدین و دوستان و همسالان و پایبندی کم مذهبی و فقر اقتصادی و طاق والدین در ارتباط معنی دار بوده است که براساس نظریه های بکار برده شده این نتیجه گیری صدق می نماید و بانظریه های انحرافات موجود ( آسیب شناسی اجتماعی، انحراف رفتاری، بی سازمانی اجتماعی، برچسب زنی و نظریه انتقادی) همخوانی و هماهنگی دارد. به این ترتیب با افزایش درآمد والدین بر حسب تخصص پذیری تحصیلی و شغلی ایشان و لاجرم بهبود سبک زندگی، از نقش پذیری و راهیابی منفی نوجوانان کاسته می شود؛ بر ایفای نقش ها و انگیزش های مطلوب تحصیلی و تفاهم آنان با مربیان افزوده می گردد و الگوپذیری نقشینه منفی و انگیزش ناهمنوائی و ضعف نظارت مثبت همالانه آنان کاستی می گیرد.تعداد زيادي از بزهکاران در خانواده هايي بزرگ شده اند که از محبت والدين محروم بوده اند و بيشتر وقت ها ميان اعضاي خانواده ناسازگاري ، کدورت وجود داشته است. «به طور کلي ، 91 درصد نوجوانان بزهکار از اختلافات شديد عاطفي رنج مي برند. خشونت ، کمبود محبت و تحقير فرزندان از سوي والدين از وضع خانواده هايي است که بيشتر نوجوانان بزهکار در آن به سر مي برند. کمبود محبت، شخص را به انتقام جويي هدايت مي کند. از سويي، محبت زياد و غير منطقي يا دور نگه داشتن کودک و نوجوانان از ديگران سبب مي شود که کودک ، خود را در شمار آدم هاي معمولي نداند و از هم سالانش کناره گيري کند و روش اجتماعي زندگي کردن را نياموزد. در نتيجه، شخصيت منحرفي پيدا کند. براي نمونه ، اگر از آغاز خردسالي، هرچه کودک بخواهد در اختيارش بگذارد، در حقيقت به طور غير مستقيم به او زورگويي و تجاوز را ياد مي دهند و به تدريج ، اين حالت در وي تقويت مي شود و در دوران بزرگ سالي مي کوشد به حقوق ديگران تجاوز کند. چنين افرادي هستند که رفتار ضد اجتماعي پيدا مي کنند و بزهکار مي شوند. کودکي که از ديدار مادر محروم است و پدر را نيز حامي واقعي خود نمي بيند لحظه هايش را با ترس، نگراني نا اميدي سپري مي کند. ادامه يافتن اين روند به پيدايش رفتارهاي عصبي ، حالت هاي پرخاش گرانه و به فرار از خانه و مدرسه مي انجامد . دراين ميان ، به سبب احساس ناامني و ناخشنودي فرد در خانواده و جامعه، براي دوري از اين وضع به گروهها و دوستاني پناه مي برد که گاه عامل و زمينه ساز انحراف و بزهکاري در وي مي شود و از او شخصي خطا کار و بزهکار مي سازد. عامل اقتصادي نقش مهمي در بزهکاري نوجوانان دارد . پژوهشگران درباره چگونگي اثرگذاري عامل اقتصاد ، ديدگاه هاي گوناگوني دارند. گروهي تضاد طبقاتي و توزيع ناعادلانه ثروت و برخي فقر و تهي دستي و عده اي تمايل به ثروتمند شدن در عين بي کاري را عامل جرم مي دانند. به طور کلي ، فقر در زير مجموعه اقتصاد، يکي از عوامل اصلي ارتکاب جرم و بزهکاري به ويژه در نوجوانان و جوانان به شمار مي رود. عموماً مرزها در خانواده‌های نوجوانان بزهکار شرایط مناسبی ندارد، چنین خانواده‌هایی احتمالاً اعضایش را به سمت رفتارهای مخرب و پرخاشگرانه پنهانی سوق می‌دهد و مبارزه برای کسب قدرت درخانواده شدت می‌گیرد. نقش های خانوادگی در خانواده های نوجوانان غیر بزهکار متفاوت می‌باشند و در خانواده‌های نوجوانان غیر بزهکار نقشها شرایط مطلوب تری دارند. چون نقشهای خانوادگی شامل: نقشها و وظایف اعضای خانواده، چگونگی تقسیم وظایف بین اعضاء، قدرت برنامه ریزی برای ادای وظایف، تبیین نقشها و مرزها برای اعضاء و وضع مقررات برای برقراری نظم در خانواده‌های نوجوانان بزهکار نسبت به نوجوانان غیر بزهکار در سطح پایین‌تر می‌باشد. این امر تأثیر زیادی در ایجاد رفتار بزهکارانه آنان داشته است. که برای نجات کودکان و نوجوانان از سقوط در ورطه جرم و جنایت تنها مبارزه با جرایم آنان کافی نیست بلکه جامعه باید با وضع قوانین و مقررات لازم کودکان و نوجوانان را تحت حمایت قانونی خود قرار دهد و در مواقع ضروری از حقوق آنها در برابر بزرگسالان دفاع کند.

پیشنهاداتو راهکارها

با توجه به نتایج بدست آمده در این تحقیق به این نتیجه می رسیم که در این موضوع که اگر زمینه های لازم برای نوجوانان و جوانان در خانواده و بیرون از آن برای آنها مهیا باشد و والدین میزان صمیمیت خود را با فرزندان خود را بیشتر کنند احتمالاً میزان جرم آنها نیز کمتر خواهد شد، اگر در بین افراد خانواده بخصوص نوجوانان و جوانان میزان مصرف مواد مخدر کمتر شود میزان ارتکاب جرم نیز به زیادی کاهش می یابد، اگر والدین به فرزندان خود احترام به قانون و مجریان آنها را آموزش دهند نیز در این زمینه می توان امیدوار بود که از میزان جرم کاهش پیدا می کند، اگر افراد جامعه نیروی انتظامی و بخصوص پلیس را برای جامعه مفید بدانند از میزان جرم انجام شده کاسته می شود، اگر خانواده ها کنترل لازم را برای دوست یابی نوجوانان و جوانان داشته باشند میزان ارتکاب جرم کم می شود، و اگر از رابطه های نامشروع با دوستان ناباب جلوگیری شود معمولاً می توان امیدوار بود که دیگر کمتر این نسل از افراد به طرف کارهای خلاف کشیده می شوند، خانواده ها باید محله ای را برای زندگی انتخاب کنند که هیچ خلافکاری در آنجا زندگی نکند چون زندگی آنها در این محله ها باعث می شود که فرزندان آنها به سوی این عمل خلاف کشیده شوند. به امید روزی که هیچ گونه خلاف و هیچ فرد خلافکاری در جامعه ما وجود نداشته باشد.در زیر به چند موارد از پیشنهادات و راهکارها بر اساس نتایج حاصله اشاره می شود :

·درسطح کلان باید سیاست ها و برنامه های کلان اتخاذ شده از سوی دولت مورد بررسی قرار گیرد و پیامدها و هزینه های اجتماعی این اقدامات برای اقشار آسیب دیده در نظر گرفته می شود.

·ایجاد اشتغال برای حداقل یکی از افراد خانواده های فقیر برای پیشگیری از احتیاج خانواده به درآمد کودک و جلوگیری از بزهکاری فرزندان و آثار مخرب آن.

·لازم است که والدین در مورد اهمیت وجود محیطی مثبت و سالم در خانه و تلاش برای ایجاد آن آموزش داده شود.

·ارائه امکانات مربوط به تحمیل و آموزش با هزینه کم برای کودکان اقشار محروم.

·مشارکت دادن کودکان در تصمیم گیری های مربوط به خود، آموزش مهارت های زندگی و نیز فعالیت های مدنی.

·پذیرش واقع بینانه کودکان بزهکار و مشکلات آن.

·حذف سیستم جمع آوری کودکان بزهکار توسط نیروهای نظامی و انتظامی بدلیل دیدگاه و نگاهی منفی و مجرمانه آنان به کودکان بزهکار.

·درگیر کردن جوانان و نوجوانان طبقه بالای جامعه برای حمایت از کودکان خیابانی یا به اصطلاح بزهکار.

منابع و ماخذ

·احمدی، احمد،1386، روانشناسی نوجوانان و جوانان، اصفهانی: انتشارات مشعل.

·احمدی،حبیب،1384، جامعه شناسی انحرافات، تهران، سمت.

·زنگنه،محمد،1383، بررسی عوامل خانوادگی و اجتماعی موثر بر رفتارهای بزهکارانه دانش آموزان: مورد استان بوشهر، فصلنامه علوم اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبایی،شماره 25.

·روزن باوم. هايدي،1973،خانواده به منزله ساختاري در مقابل جامعه، ترجمة محمد صادق مهدوي، چاپ اول، 1367، تهران: مركز نشر دانشگاهي.

·صديق. رحمت الله، 1367، تحليل نظريه هاي مربوط به كجروي هاي اجتماعي، نشريه علوم تربيتي، فصلنامه علمي و پژوهشي دانشكده علوم تربيتي، سال يازدهم شماره1و2: 66-55، تهران: دانشگاه تهران.

·راهب،غنچه،1380،بررسيعواملخانوادگيمؤثردرگرايشنوجواناندخترساكنشهرتهرانبهبزهكاري،پايان نامهكارشناسيارشد،دانشگاهعلومبهزيستيوتوانبخشي.

·سازمان امور اداری و استخدامی کشور،1377، گزارش بررسی وضعیت سازمان زندان ها و اقدامات تامینی تربیتی کشور، تهران.

·سالنامه آماری استان آذربایچان غربی،1389، دفتر آمار و اطلاعات ارومیه.

·سرابندي،عليم،1376،عللبزهكارينوجوانانمشهد،پاياننامهكارشناسيارشد،دانشگاهفردوسيمشهد.

·سليمي،علي؛داوري،محمد،1385،جامعه شناسيكجروي،قم،پژوهشگاهحوزهودانشگاه.

·صديقسروستاني،رحمت الله،1385،آسيبشناسياجتماعي،جامعه شناسيانحرافاتاجتماعي،تهران،آن.

·صلاحی، جاوید،1384، بزهکاری اطفال و نوجوانان، انتشارات گوتنبرگ، تهران.

·علومی، رضا،1384، بزهکاران جوان، انتشارات امیر کبیر، تهران.

·محمدی اصل،عباس،1384،بزهکاری نوجوانان و نظریه های انحراف اجتماعی، انتشارات علم، تهران.

·موسينژاد،علي،1378،بررسيعواملاجتماعيمؤثربرگرايشپسراننوجوانوجوانزنداناصفهانبهمواداعتيادآور،پاياننامهكارشناسيارشد،دانشگاهاصفهان.

·مومنی، منصور و همکاران،1389 ،تحلیل های آماری با استفاده ازspss، چاپ اول.

·نيكاختر،علي،1378،بررسيعواملاقتصادياجتماعيمؤثربرخرابكاريبهعنواننوعيرفتاربزهكارانهدربيندانشآموزاندبيرستانهايشيراز،پاياننامهكارشناسيارشد،دانشگاهشيراز.

·Haynie, D. L. (2001), Delinquent Peers Revisited: Does Network

Structure Matter?, American Journal of Sociology, Vol. 106, No. 4, 1013-57.

·Anderson, A. L. (2002), Individual and Contextual Influences on

Delinquency: The Role of The Single-Parent Family, Journal of Criminal Justice,

30, 575-587.

اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲
فاطمه
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۵:۰۲ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۸
سلام
من دانش اموز دوم دبیرستان هستم و برای پرسش نامه ی امارم نیاز به کمک دارم
موضوع تحقیق من گرایش نوجوانان به کارهای غیر قانونی و خلافه
لطفا کمکم کنید و اگر پرسش نامه ی مناسبی دارید به ایمل من ارسال کنید.با تشکر
علیرضا
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۲:۵۱ - ۱۳۹۵/۱۱/۲۵
سلام.ممنونم عالی بود
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار