تابناک ایلام علی اصغر اسدی ::روز گذشته قیمت دلار به 18هزار و دویست تومان رسید ،این جهش قیمت در حالی صورت گرفت که بازار معاملات ارز وضعیت عادی را پشت سرگذاشت .به معنای واقعی یعنی برخلاف دفعات قبل این جهش قیمت ،از دلال بازی و التهابات بازار نشات نگرفت ،بلکه در وضعیت عادی از روی ارزش پول ملی کشور گذشت .موضوعی که در آن ردی از یک سوء مدیریت و احتمالا تعمد در افزایش قیمت دلار را به نمایش می گذارد.
روز گذشته یکی از کارشناسان حقوقی در توییتی دلایلی چند را برای افزایش قیمت دلار بر شمرده بود ،یکی از آنها تحریمهای گسترده کشور و عدم دسترسی به منابع ارزی عنوان شده و دیگری نیز افزایش قیمت دلار را ناشی از یک تصمیم اقتصادی از سوی مسئولین کشور بمنظور جبران کسری بودجه ناشی از کاهش منابع درآمدی کشور دانستند .موضوعاتی که بی نیاز به هرگونه تحلیل وتفسیرمسایل سیاسی واقتصادی، برای افراد عادی جامعه هم قابل معنا شدن است.
درست است که تحریمهای گسترده ویکجانبه آمریکا باعث شده تا کشور منابع ارزی خود را از دست بدهد ،حتی برخی از کشورها بدلیل تبعیت از تحریم ها ،منابع حاصل از فروش نفت راکه میلیاردها دلار بالغ می شود را بلوکه کرده اند ،این یعنی که کشور از حیث منابع ارزی بشدت در مضیقه قرار دارد و نمی تواند ارز مورد نیاز را به بازار تزریق کند واین موضوع تاحدودی بر وضعیت قیمت ارز در هفته ها وماههای گذشته اثرگذار بوده است.
اما این را نباید فراموش کرد که در کنار از دست رفتن ظرفیت صادرات وتامین ارز مورد نیاز برای معاملات مبتنی بر ارز ،این موضوع در کنار بحران جهانی ناشی از کرونا بر روند واردات نیز تاثیر منفی گذاشته واصولا مبادلات تجاری کثل واردات را هم به تعطیلی کشانیده است .یعنی اینکه ارزی هم از کشور خارج نمی شود تا در نتیجه آن بدلیل التهاب بر بازار ،قیمت ارز را با جهش مواجهه نماید .بنابراین افزایش قیمت دلار در این شرایط نمی تواند منطقی باشد.
شاید برخی اینگونه تصور کنند که اثرات افزایش نرخ دلار صرفا متوجه کسانی است که در این حوزه فعالیت می کنند یا افزایش قیمت دلار در مقطعی افرادی که هزاران دلار در گاو صندوق خانه اشان انبار کرده اند را به وجد آورد. اما واقعیت این است که این افزایش قیمت مثل بولدوزور از روی ارزش ملی عبور کرده وآن را با خاک یکسان می کند ،نتیجه اش هم این می شود که فردا ی همین روز به خاک سیاه نشستن ارزش پول ملی ،اثرات آن برای یکایک خانواده های بخت برگشته ایرانی قابل لمس است.
برای هیچ ایرانی خصوصا کسانی که با حضور امید وآرزو به حسن روحانی رای دادند این موضوع قابل هضم نیست که چرا همین روحانی وتیم سیاسی واقتصادی اش روزگاری مردم را بخاطر جلوگیری از چند برابر شدن قیمت دلار از رای دادن به رقیب سیاسی اش بر حذر می داشتند ؟!اینک چرا با حضور خودشان در مسند قدرت همان کابوس مورد ادعایشان برای مردم تعبیر شده است ؟!
همه مردم ایران که مثل عالیجنابان یقه سفید نیستند که بخاطر عرض ارادت دوستانه با یک اشاره تمام یک منطقه خوش آب وهوای تهران به نامشان سند بخورد !قاطبه این مردم کارگران وکارمندانی هستند که دو سوم باقی مانده ماه رابه بقالی وقصابی ونانوایی و...بدهکارند تا زن وبچه اشان در میان چرخ های خشن گرانی وتورم له ولورده نشوند!
آیا روحانی وتیم اقتصادی اش وضعیت اقتصادی ترسیم شده برای مردم را نمی بییند ؟! آیا قیمت اجناس بقالی سرکوچه آنها هم جنس ارزانی ارایه می کند که با تمام بقالی های سراسر کشور تفاوت دارد ؟!مگر قرار نبود با تدبیر خود امید رابه این مردم ارزانی نمایید !چرا تدبیرتان به کما رفته وامید به آینده را از زندگی مردم فراری داده اید ؟!چرا مردم رابه حال خود رها کرده اید ؟! چرا فقط زمان دعوا ومرافه ،انتخابات وراهپیمایی یادتان می افتد که مردمی هم وجود دارد ،اما اینک در هیچ کدام از طرح هایتان رفع تنگناها ومشکلات مردم جایی ندارد ؟!
آقایان مدیران ارشد کشوری !آیا تا به حال خودتان را جای یک پدر کارگر قرار داده اید که ماههاست برای خرید یک قلم جهیزیه دختر دم بختش چرتکه می اندازد ،اما با جهش یکباره قیمت دلار و افزایش سرسام آور لوازم خانگی ،قدرت خرید یک لگن را هم از دست می دهد ؟! آیاواقعا این اقتصاد است که ما داریم ؟! دلمان خوش است که مردم دلیر وقهرمانی هستیم ومقابل استکبار جهانی قد علم کرده ایم ؟!پس امنیت روانی مردم چه می شود ؟پس تکلیف امنیت اقتصادی مردم چه می شود !هر دوی این احساس امنیت هاست که امنیت ملی کشور را می سازند ،اگر خدایی نخواسته امنیت ملی کشور دچار آسیب شود ،اگر کاسه صبر این مردم لبریز شد ،چکار می خواهید بکنید ؟!سرنوشت این نظام وکشور که با خون صدهها هزار جوان سرپا مانده است ،چه می شود ؟!
باور کنید مردم ما وضعیت اسنفاکی را تحمل می کنند ! همش نمی شود توصیه کنید که مردم مقاومت کنند !یک وعده غذا بخوردند ! اشکنه بخورند ،آخرش که چی !؟ یک خانواده تا حدی می تواند اعضای نوجوان پر توقع خود را با نان وتخم مرغ و پوره سیب زمینی و ..راضی نگه دارد !اما وقتی حتی در تامین نان خشک وخالی سفره اش ناتوان ماند! چه دارد به آنها بگوید !؟
یقین داشته باشید با وضعیتی که بر بازار مسکن ،محصولات خوراکی ،لوازم خانگی ،خودرو و...حاکم است ،با روندی که قیمتها به صورت ساعتی دارند طی می کنند ،مردم نای زندگی کردن ندارند ،مردم راه می روند اما نمی دانند کجا می روند !مردم با سیلی صورت خود را سرخ نگه می دارند !این نشد حکمرانی ! این نشد مدیریت !که حاکمانی که مردم برای رتق وفتق امور و تامین رفاه خود بر می گزییند ،به آنان پشت کنند !بی خیال نظر وخواستشان تنها مسیر خود را بروند و شعار خود را بدهند !با شعار دادن وسخنرانی کردن وبه قول نماینده ایلام " حرف مفت زدن " شکم مردم سیر نمی شو د !مردم صاحب رفاه نمی شوند !
وقتی که یک کارمند امیدوار به جوی باریکه حقوق ماهیانه وحقوق سه چهار میلیون تومان در ماه، توان چرخاندن چرخ زندگی اش را ندارد !چه توقعی از کارگر سرمیدانی دارید که صبح تا شب به خودروهای عبوری چشم می دوزد شاید بتواند با یک روز کار، نان شب اهل خانه اش را تامین کنید !باور کنید این روزها بسیاری از همین کارگران تا شب کنار خیابان پرسه می زنند ،دیر به خانه می روند و زود می خوابند مبادا چمشان به اهل وعیال بیافتد!بدلیل ناتوانی در تامین درخواست جگر گوشه اشان برای خرید یک بستنی ،بیش از این شرمنده شوند!
آقایان مدیر کشور !آیا می دانید زندگی کردن با یارانه برابر با یک سکه دویورویی که یک شهروند اروپایی شرم می کند در دست یک گدا بگذارد یعنی چه ؟!البته اگر آنجا گدایی یافت شود !!آیا می دانید زندگی کردن با مستمری یک میلیون تومانی ،کارگری دومیلیون تومانی وکارمندی سه میلیون تومانی چه طعمی دارد !؟ تا حالا شده هر چه قدر حساب و کتاب بکنی که یک میلیون تومان مستمری را لای کدامین زخم زندگی ات بگذاری !اما تعداد زخم ها امان از زندگی ات ببرند ؟!اگر واقعا توانستید ویک لحظه جای اینها قرار گرفتید و توانستید کاری بکنید اما نکردید یقین بدانید آه این ملت دامنتان را خواهد گرفت !امان از روزی که آه آتشین فقیری دامنی را بچسبد!
آقایان مسئول !مردم درد کشیده اند ،می دانند که کشور در چه وضعیتی قرار دارد ،شعار درمانی بس است !اینکه این گروه رفتند وگروه دیگری آمدند وبه زودی همه چیز مدینه فاضله خواهد شد فقط یک رویاست! باید ریشه مشکل جاری کشور را جست وبرایش چاره اندیشی کرد ولو به قیمت اینکه بگویند مسئولین ایرانی در مقابل دیگران کوتاه آمدند ! اما بهتر از این است که روزی صبر توده شکم گرسنه ها لبریز شود !بشکنند هر چه کاسه وکوزه را وبسوزانند باهم تر وخشک را !
این هشدار را جدی بگیرید !که مردم تا حدی می توانند مقاومت کنند ! تاحدی می توانند برصورتشان سیلی بزنند،تا اندازه می توانند پیش زن وبچه اشان گردن کج کنند ، تا سطحی می توانند برای نان روزشان قرض کنند ! اما وقتی همه اینها روی هم رسوب کرد ! کمرها خم شد !همه اینها به آسیبی جدی برای امنیت کشور تبدیل خواهند شد ،مثل فنری جهش خواهد کرد ،آنوقت پشیمانی حاصلی نخواهد داشت !
آقایان روسای سه قوه !امروز روز مناسبی برای نزاع های سیاسی ونمایش ناکارآمدی همدیگر ومچ گیری نیست !امروز روزی نیست که بخواهید دیگری را مسئول وضعیت جاری کشور بدانید ! برای مردم مهم نیست، چرا که مشکلات تلبنار شده را از چشم چهل سال سوء مدیریت تمامی گروههای سیاسی کشور می بینند وبه حساب جمهوری اسلامی ایران نوشته اند!پس بخاطر همین " جمهوری اسلامی " که برایش خون ها ریخته و جوان ها پرپر شده است ! تا دیر نشده طرحی نو دراندازید ! حالا هر طرحی که می خواهد باشد !این را هم بدانید که پرداختن به جورج فلویدها و خاشقچی ها و خبر سقوط سیاتل چیزی از مشکلات مردم ما کم نخواهد کرد!!
